Search
Close this search box.
تازه ها
اگزیستانسیالیزم به روایت سورن کی‎یر کگور (بخش اول)

فیلسوف دانمارکی ۱۸۱۳–۱۸۵۵ (۴۲سال!)
دکترا از دانشگاه کپنهاگ ۱۸۴۱، با علایق زیبایی‌شناسی .معرفت‌شناسی فلسفه اخلاق و فلسفه دین

زندگی آدمیان  ـ سطح ۱

یکی از فیلسوفان بزرگ اگزیستانسالیست بلاتردید سورن کی‎یر‎ کگور است. کگور در فلسفه خود درباره موقعیت‎های وجودی انسان‎ها سخنان آموختنی فراوانی به میان آورده است.

یکی از نکاتی که متذکر شده است تقسیم سطوح زندگی آدمیان است. او سه سطح از زندگی را متذکر می‎شود که می‎تواند برای آدمیان رخ دهد.

یک سطح سطحی است که او به مرحله زیبایی‎شناسی از آن یاد می‎کند. او معتقد است در این سطح آدمیانی وجود دارند که انسان‎های بزرگی هستند آدمیانی که به قدرت یا ثروت یا شهرت و… رسیده‎اند این دسته از انسان‎ها به دلیل توان بالا، کنترل بر زندگی، برنامه‎ریزی، مدیریت و استفاده از توان مدیریتی بالا همیشه در زندگی اهدافی برای خود تعریف کرده‎اند و به آن اهداف بزرگ رسیده‎اند. اینان از اتلاف وقت، بی‌‎مبالاتی و بی‎هدفی همیشه پرهیز کرده‏‎اند، انسان‎هایی بزرگ با توانایی‎های بالا. کگور می‎گوید: این دسته آدمیان که در سطح زیبایی‎شناسی زندگی می‎کنند یک خصلت برجسته دارند و آن اینکه “Individuality“یا تفرد خود را به تمامه در زندگی تجربه می‎کنند نُرم‎های اجتماعی و قواعد عمومی را خیلی قبول ندارند حتی اگر لازم باشد آنها را می‎شکنند و نُرم و قواعد جدید پی می‎افکنند. آنها هر روز زیبایی‎های قدرت یا ثروت و یا شهرت و… را به نحوی از انحاء تجربه می‎کنند و لذت می‎برند، در واقع آدمیان این سطح سوپرمن‎هایی هستند که خودیت خود را با موفقیت هر چه تمام بر عرصه می‌افکنند و از آن لذت می‎برند، ثروتمندان بزرگ، قدرتمندان بزرگ، هنرمندان بزرگ، نویسندگان، دانشمندان و فیلسوفان بزرگ و تجار و صاحبان شرکت‎های غول‌آسا همگی آدمیانی هستند که با کنترل، برنامه‎ریزی و مدیریت، بزرگی را بدست آورده‎اند. کگور می‎گوید: این مرحله یک عیب بزرگ دارد و آن اینکه چنین لذت‎هایی پس از مدتی باعث ملال و خستگی فرد می‎شود.

در این مرحله مدام باید آن لذت‎ها را تکرار کنند و پس از مدتی که تکرار نتیجه نداد مجبورند دوز و میزان لذت را بالا ببرند و مدام این عمل را تکرار کنند لذا همواره نگران و مضطربند که روزی نتوانند خودیت خود را بیشتر و بیشتر تجربه کنند و لذت ببرند. در آخر چیزی جز نگرانی و خستگی نصیب نمی‎برند تجربه ملال دیر یا زود گریبان آنان را خواهد گرفت و شادمانی‎ها و لذت‎های گذشته برایشان بی‎معنی خواهد شد دیگر تکرارها و افزایش میزان دوز لذت موثر نیست. آنانند و تنهایی وجودی‎شان و خستگی مفرط از تجربه‎های زندگی که دیگر، باری بر آنان است و زمین‎گیرشان کرده. آدمیان این سطح برای تجریه شادمانی و معنی زندگی باید سعی کنند سریعاً خود را از این مرحله خارج نمایند تا بتوانند از ملال خارج شوند.

یادداشتی از استاد گلشاهی