Search
Close this search box.
تازه ها
آموزش ابتدایی و پیش از دبستان در دوره رضاشاه

رضاشاه از همان ابتدای به سلطنت رسیدن، علاقه خود برای اصلاح سیستم آموزشی کشور را ابراز کرد. مهمترین بخش نظام آموزشی، آموزش ابتدایی محسوب می‌شد. زیرا بیش از 95 درصد مردم ایران، بی‌سواد بودند و بدون آموزش سواد، رسیدگی به بخش‌های دیگر، نظیر آموزش متوسطه و عالی بیهوده بود. در این دوره، علاوه بر افزایش کمی مدارس ابتدایی از 648 به 2336 مدرسه و تعداد دانش‌آموزان از 55000 به 280000 نفر، تغییرات کیفی نیز در نظام آموزشی رخ داد که باعث شد مدارس دوره پهلوی موفق‌تر از مدارس قاجاری باشند.

در مدارس جدید این دوره، سعی شده بود نکات منفی مکتب‌خانه‌ها و مدارس قاجاری برطرف گردد. یکی از تغییرات، یکسان‌سازی کتب درسی و چاپ آن توسط دولت بود که از 1307 آغاز شد، و حتی مدارس میسیونری و خارجی نیز موظف شدند از کتب وزارت معارف ایران استفاده کنند. به این وسیله می‌شد، ایدئولوژی‌های مقبول حکومت را به دانش‌آموزان آموخت. مثلاً در کتب تاریخ این دوره، سلسله قاجار نقد شده و شاهان آن خائن شمرده می‌شدند. همچنین بر تاریخ و میراث ایران باستان تأکید گردید. به عوض، تدریس شرعیات در راستای کاستن هویت مذهبی، مورد بی‌توجهی قرار گرفت و از 1309 از برنامه درسی مدارس حذف شد. همچنین در راستای کنترل بر نظام آموزشی، تا 1319 همه مدارس میسیونری و خارجی تعطیل شده و به عنوان مدارس دولتی در اختیار وزارت فرهنگ قرار گرفتند. زیرا این مدارس قشری از تحصیل‌کردگان وابسته به کشورهای خارجی را تربیت می‌کردند و دولت تلاش داشت از نفوذ سفارت‌خانه‌های خارجی، میان نخبگان کشور بکاهد.

مسئله مهم دیگر، خصوصاً در سطح دبستان، یکسان‌سازی زبان بود. از این زمان کودکان در تمام نقاط کشور مجبور شدند به فارسی بخوانند و بنویسند. در حالیکه در دوره قاجار، مدارس هر ناحیه از زبان‌های محلی استفاده می‌کرد. مثلاً مدارس جلفای اصفهان به ارمنی و مدارس آذربایجان به ترکی تدریس می‌کردند. اما هدف دولت مدرن رضاشاه، ملت‌سازی بود و در این راستا مسئله زبان ملی مطرح شد که همه ایرانیان، موظف به یادگیری آن بودند. این مسئله باعث ایجاد مشکلاتی برای کودکانی شد که فارسی، زبان دوم آن‌ها بود. آموزش زبان واحد، به ایجاد بروکراسی اداری مدرن در تمام کشور کمک شایانی کرد و ارتباط میان نواحی مختلف را افزایش داد.

تغییر دیگر، در زمینه آموزش معماری بود. به این منظور نظامنامه‌ای تدوین شد که همه مدارس مجبور به رعایت آن بودند. از جمله ممنوعیت حفر حوض در حیاط مدرسه برای خطر غرق شدن کودکان، وجود پنجره‌های بزرگ در هر کلاس برای وجود نور کافی، ساخت نرده حفاظ در راه پله‌ها و همچنین ساخت حیاط بزرگ برای استراحت کودکان.

به علاوه از سال 1301 تنبیه بدنی در مدارس ممنوع شد و این ایده مطرح شد که به جای فلک کردن، می‌توان نمره انضباط کودک را کم کرد یا به او تکلیف اضافه داد. هرچند سال‌ها طول کشید تا این مصوبات عملی شوند.

نکته جالب توجه دیگر آن که در این دوره، اولین کودکستان‌ها افتتاح شدند. اساساً وجود مهدکودک نیاز جوامع صنعتی بود که در آن مادران به کار خارج از منزل مشغول بودند و فرصت نگهداری و آموزش کودک را نداشتند. با این که ایران در دوره رضاشاه به میانگین رشد صنعتی 17 درصد رسید، اما هنوز جامعه‌ای صنعتی نبود و غالب زنان ایرانی، خانه‌دار بودند. با وجود حمایت دولت و تبلیغ روزنامه‌ها، تنها اقشار بالای جامعه از مهدکودک‌ها استقبال کردند که علت آن بیشتر تقلید سبک زندگی غربی بود تا نیازی روزانه. البته به‌تدریج طبقات متوسط شهری نیز فرزندان خود را به مهدکودک فرستادند. زیرا روان‌شناسان این ایده را مطرح می‌کردند که آموزش کودکان باید پیش از 7 سالگی آغاز شود.

در این زمان، آموزش همگانی، شامل کودکان دارای ناتوانی‌های جسمی و ذهنی هم شد. تأسیس مدرسه‌ای برای ناشنوایان در 1303 توسط جبار باغچه‌بان، و مدرسه‌ای برای نابینایان، توسط میرزاحسن رشدیه از نمونه تلاش‌های اولیه برای آموزش معلولین در ایران است. پیش‌تر، تصور جامعه این بود که کودکان معلول نه تنها نیازی به آموزش ندارند بلکه آموزش آن‌ها غیرممکن است. اما از دوره رضاشاه، روشن گردید که این کودکان تنها به معلمان آموزش دیده و ابزار درسی متفاوت نیاز دارند.

بنابرین آموزش معلمین نیز تغییر کرد. در دوره سنت همین که ملا سواد خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را داشت، دارای صلاحیت تدریس بود. اما از این زمان داشتن مدرک و تحصیلات، شرط معلمی شمرده شد. هرچند دانشسرا و دارالمعلمین از اواخر دوره قاجار تأسیس شد، اما در دوره پهلوی بود که دولت تأکید کرد به افرادی که مدرک تحصیلی نداشته باشند اجازه تدریس نخواهد داد. این مسئله باعث افزایش تخصص در فرآیند آموزش و بهبود کیفیت یادگیری در مدارس گردید.

منابع

ایران بین دو کودتا/ داریوش رحمانیان

نظام آموزشی و ساختن ایران مدرن/ دیوید مناشری

فاطمه کاملی