Search
Close this search box.
تازه ها
خشونت‌پرهیزی

مارک کورلانسکی

ترجمه عبدالرضا  هوشنگ مهدوی / نشر پیکان

نخستین درس تاریخ بشریت در موضوع خشونت پرهیزی این است که برای آن هیچ تعریفی وجود ندارد. نظریه مزبور مورد ستایش همه ادیان و مذاهب مهم قرار گرفته است، با این همه در حالی که هر زبان معتبری واژه خاصی برای خشونت دارد، هیچ واژه ای برای بیان اندیشه خشونت پرهیزی موجود نیست، مگر اینکه هر گاه فکر دیگری مطرح نباشد خشونت پرهیزی را به کار می برند. در زبان سانسکریت واژه هیسما به معنی خشونت یا صدمه است و نفی هیسما یعنی خشونت پرهیزی آهیسما یعنی صدمه نزدن است.

تنها توضیح احتمالی برای نبود یک واژه مناسب برای بیان خشونت پرهیزی این است که نه تنها محافل سیاسی، بلکه محافل فرهنگی و روشنفکری کلیه جوامع، خشونت پرهیزی را یک نقطه نظر حاشیه ای، طرد تفننی از عناصر ترکیب کننده جامعه و نفی یک عامل کلیدی مهم ولی نه یک نیروی جدی در درون جامعه تلقی کرده اند.

می گویند این یک فرضیه نبوده بلکه نفی چیز دیگری است. می گویند به حاشیه رفته زیرا یکی از اندیشه های انقلابی بسیار کمیاب است. ندیشه ای که هدف آن تغییر کامل ماهیت جامعه است و برای نظم موجود خطری به شمار می رود و همواره با آن همچون اندیشه ای عمیقاً خطرناک رفتار می شود.

مارک کورلانسکی در این کتاب به موقع، اصیل و جدل انگیز درباره خشونت پرهیزی نه صرفاً به عنوان یک حالت روحی بلکه به صورت راهکاری مشخص برای چیرگی بر نبود عدالت اجتماعی و پایان جنگ بحث می کند. این کتاب تاریخ فراگیر و در عین حال فشرده خشونت پرهیزی را، از هند باستان آغاز می کند و تا به امروز ادامه می دهد. کورلانسکی آشکار می شازد که خشونت پرهیزی به چه دلیل اندیشه ای خطرناک است و بیست و پنج درس آموزنده عرضه می کند که ما می توانیم در تغییر اوضاع جهان استفاده کنیم. او نشان می دهد که در طول تاریخ چگونه بارها از خشونت برای حذف خشونت پرهیزی و طرفداران آن استفاده شده است و چقدر کار دشوار لازم است تا یک جنبش خشونت پرهیز به منظور پایان دادن به جنگ ها قدم به عرصه وجود بگذارد. مروری بر تاریخ نشان می دهد که خشونت هیچ گاه کاملاً موفق نبوده است. در حالی که خشونت پرهیزی سابقه ای درخشان و توانا دارد.

خشونت پرهیزی تنها بیانیه ای برای عصر ما نیست، بلکه کتابی آکنده از نوآوری است که زمان انتشار آن فرا رسیده بود.