Search
Close this search box.
تازه ها
داستان حمید

سال‌هاست همچنان بر صندلی چرخ‌دار مانده‌ام، نه پدر و نه مادر قادر به نگهداری از من نبودند. مدت‌ها تلاش کردند؛ به کمک دوستان و با آگهی در روزنامه‌ها برایم همسری برگزیدند؛ نه به عنوان همسر، که به عنوان یاور درد و رنج‌هایم. خانم، با فداکاری حاضر به پذیرش من شد، از ازدواج قبلی یک پسر داشت که با خودش همراه بود و من هم برای قدردانی از او، پسرش را به عنوان فرزندم قبول کردم. این زن برای من همه کار کرد؛ خدا سلامت و طول عمر به او بدهد که مرا از سرشکستگی نجات داد. مدتی بعد خودمان هم صاحب فرزند پسری شدیم. هر دو خوشحال که پسر اولمان تنها نمی‌ماند؛ خدا نیز عنایتی به من داشت که هر دو پسر در عین این‌که با هم خوب بودند نسبت به ما هم هیچ کوتاهی نمی‌کردند. ده سال گذشت که مادرم دق‌مرگ شد. و پدرم شکسته و رنج دیده و مانده در کنارم. در کنار تنها فرزندی که برایش آرزوها در سر داشت. … حکایت همچنان ادامه داشت…

نوشته: محمد فقیهی (ف. م. جنوبی)   /   (مجموعه داستان‌های کوتاه   5)

چاپ اول: 1399   /   قطع: رقعی   /   جلد: شومیز   /   تعداد صفحه:  119/   قیمت: 32000 تومان

موجودی: دارد

خرید کتاب

بب