از واپسین روزگار سلطنت فتحعلیشاه قاجار در عرصهٔ سیاست امور بینالملل، اصلی پیش روی دیپلماسی ایرانی قرار گرفت که بعدها از آن تحت عنوان «اصل نیروی سوم» یاد میشد. طبق این اصل، دولت ایران همواره تلاش میکرد تا از یک دولت خارجی برای مهار قدرت روسیه و بریتانیا استفاده کند. در ایام صدارت امیرکبیر، این اصل با جدیّت بیشتری پی گرفته شد. آلمان در سیاست خارجی ایران همواره بهترین گزینهای بود که با توجه به اصل نیروی سوم میشد روی آن حساب کرد. چرا که سابقۀ استعماری نداشت و مرزهایش از مرزهای ایران بسیار دور بود؛ از اواخر قرن نوزدهم آلمان به منظور گسترش نفوذ خود به شرق روی آورد. یکی از مهمترین دلایل همگرایی روس و انگلیس، که زمینهٔ قرارداد ۱۹۰۷م را پدید آورد، احساس خطر مشترک آنان از گسترش نفوذ آلمان بود.
سرانجام این تعارض منافع منجر به شعلهور شدن آتش جنگ جهانی اول گشت. ملیون و آزادیخواهان ایرانی و بهویژه اعضای حزب دموکرات از آلمان هواداری میکردند و خواستار پیروزی متحدین بودند. در این دوران روزنامهٔ کاوه به سردبیری حسن تقیزاده با کمک مالی دولت آلمان به چاپ میرسید و به سختی بر استعمار روس و انگلیس میتاخت. مجموع این زمینهها به محبوبیت فزایندهٔ آلمان نزد ملیون و افکار عمومی در ایران منجر شد.
پس از جنگ جهانی اول تا مدتی روابط ایران و آلمان دچار رکود بود، اما پس از به قدرت رسیدن رضاشاه، این ارتباطات دوباره رونق گرفت. مناسبات ایران و آلمان در دورهٔ رضاشاه را میتوان به دو دوره تقسیم کرد: ۱. دوران جمهوری وایمار تا ۱۳۱۱ش و ۲. دورهٔ اقتدار حزب نازیها از ۱۳۱۱ش تا پایان دورهٔ رضاشاه. در هر دو دوره آلمان در اصلاحات اقتصادی و برنامههای ایجاد صنایع نوین در ایران نقش اساسی و درجه اول داشت و از روسیه و بریتانیا پیشی گرفت. یک آلمانی به نام لیندن بلات به عنوان رئیس بانک ملی استخدام شد و با توجه به اختیارات خود راه ورود شمار زیادی از کارشناسان و کارمندان بانکی آلمانی را به شعبهٔ بانک مرکزی ملی در تهران و شعب شهرستان باز کرد. از این پس شماری از مستشاران مالی آلمانی از سال ۱۳۰۶ش به بعد به ایران آمدند و مشاغل مهمی چون مدیر امور مالی و ریاست کل دیوان محاسبات را عهدهدار شدند. حضور آلمانها در احداث راه آهن سراسری ایران و تأسیس خطوط هوای پستی و مسافربری چشمگیر بود. فهرستی که وزارت معارف از کارخانجات صنعتی ایران تا سال ۱۳۱۵ش فراهم کرده است نشان میدهد که بیشتر کارخانجات، تا آن زمان، به وسیله آلمانها برپا شد.
معاهدهٔ جدید سیاسی-بازرگانی ایران و آلمان در بهمن ۱۳۰۷ش در ۱۲ ماده بسته شد. در همین سال تیمورتاش که سر رشتهٔ روابط خارجه را در دست داشت به آلمان سفر کرد تا راه گسترش همکاریها اقتصادی و فنی و علمی دو کشور را هموار کند. نقش تیمورتاش در گسترش مناسبات دو کشور در این مرحله بسیار اساسی و برجسته بود. او در تلاش بود تا از این راه از فشار و نفوذ دو همسایه شمالی و جنوبی بکاهد. سقوط تیمورتاش در سال ۱۳۱۱ش ضربهای مؤثر به مناسبات ایران و آلمان وارد آورد.
در بهار سال ۱۳۱۳ش آلفرد روزنبرگ، رئیس دفتر امور سیاست خارجی حزب نازی، طرحی برای ایجاد یک منطقهٔ نفوذ در اروپای شرقی، بالکان و ترکیه تهیه و پیشنهاد کرد که موقعیت استراتژیک ایران نیز در ان لحاظ شده بود. بنابراین دستگاه سیاست خارجی آلمان نازی تلاشی جدی را برای بهبود دوباره و گسترش مناسبات بازرگانی با ایران آغاز کرد. قرارداد تهاتری (پایاپای) در ۱۳۱۴ش راه رشد شتابان مناسبات دو کشور را گشود و آلمان را به بزرگترین شریک تجاری ایران تبدیل کرد. دولت ایتالیا هم که متحد آلمان بود در همین جهت پا به میدان گذاشت و نیروی دریایی ایران را تقویت کرد. در همین ایام بود که هیتلر خود را از محدودیتهای قرارداد ورسای رها ساخت و ارتش نیرومندی را سازماندهی کرد و با به همخوردن تعادل قوا در اروپا جنگ جهانی دوم آغاز شد.
در این مرحله هم انگلیس و هم شوروی از گسترش مناسبات ایران و آلمان ناخشنود بودند. در دورهٔ جمهوری وایمار این مناسبات ابعاد سیاسی نداشت و در بعد اقتصادی نیز چندان گسترش نیافته بود. شوروی از گسترش نفوذ نازیها در ایران و از دست رفتن نفوذ انحصاری خود در مناطق شمالی ایران به شدت بیمناک بود و بریتانیا نیز شرایط مشابهی را تجربه میکرد.
یکسال بعد با حملهٔ ارتش نازی به شوروی شرایط دگرگون شد. با حملهٔ آلمان به شوروی در سال ۱۳۲۰ش زمینهٔ نقض بیطرفی و اشغال ایران فراهم شد. شوروی و انگلیس در ۵تیر ۱۳۲۰ش پیمان همکاری بستند و به عنوان نیروهای متفق در برابر آلمان قرار گرفتند. پایداری شوروی در برابر یورش نیروهای نازی برای سرنوشت جنگ اهمیت حیاتی داشت. در صورت شکست و تسلیم شوروی، بقیه جهان و از جمله انگلیس نیز در برابر آلمان به زانو در میآمدند. جو عمومی در ایران به شدت هواخواه آلمانها بود و این در حالی بود که ایران در معرض تهدید ارتش آلمان و نیروهای هوادار آن قرار داشت. در این زمان، بیم آن میرفت که با انجام یک کودتا رژیم موجود به یک رژیم هوادار آلمان و دول محور تبدیل شود. بنابراین یا ایران میبایست در کنار متفقین به آلمان اعلام جنگ میداد و یا اینکه پیش از با کودتای هواداران آلمان مواجه میشد.
دولت ایران رسماً اعلام بیطرفی کرده بود و پس از حملهٔ آلمان به شوروی برای دومین بار به دول متفق و متحد بیطرفی خود را اعلام کرد. با این حال سرانجام گزینه نقض بیطرفی ایران در دستور کاری شوروی و انگلیس قرار گرفت. یکی از مهمترین دغدغههای انگلستان در این دوره حفظ منافع نفتی در ایران بود، بنابراین ترجیح میداد تا نیروهای انگلیسی در ایران حضور داشته باشند. بهانه اصلی حضور کارشناسان علمی و فنی و دیپلماتهای آلمانی در ایران بود که از نظر متفقین به کار جاسوسی اشتغال داشتند و به مثابه ستون پنجم آلمان در خاک ایران عمل میکردند و بنابراین ادامه حضور آنان، چنانکه شوروی و انگلیس عنوان میکردند؛ ناقض اصل بیطرفی ایران بود. آنها در طی یادداشتهایی رسمی از دولت ایران اخراج کارشناسان آلمانی را، که دست کم حدود دوهزار تن برآورد میکردند، خواستار شدند.
دولت ایران در مقابل اعلام کرد که کارشناسان آلمانی را صرفاً در خدمت کارخانجات صنعتی و مؤسسات علمی ایران هستند، دولت بر کار آنان نظارت دارد و اخراج آنان خلاف اصل بیطرفی ایران است. شوروی و انگلیس سرانجام در بامداد روز دوشنبه یوم شهریور ۱۳۲۰ش نیروهای خود را وارد ایران کردند. بعداً نیروهای امریکا نیز به نیروهای شوروی و انگلیس پیوستند. در روز ۹شهریور، شوروی و انگلیس طی یادداشتی تحویل اتباع آلمانی و بستن سفارتخانههای آلمان، ایتالیا، مجارستان و رومانی و اخراج اتباع این کشورها را خواستار شدند و چون با تعلل ایران مواجه شدند با صدور اولتیماتوم ۴۸ساعته و تهدید به اشغال تهران خواسته خود را تکرار کردند. سرانجام چون پاسخ روشنی از دولت ایران دریافت نشد نیروهای متفق به سوی تهران سرازیر شدند و در روز ۲۶شهریور پایتخت ایران را به اشغال خود درآوردند و از این زمان تا پایان جنگ جهانی دوم، ایران به پل پیروزی متفقین تبدیل شد.
منابع
روابط سیاسی-اقتصادی ایران و آلمان بین دو جنگ جهانی، فاطمه پیرا.
مروری بر سیاست خارجی ایران در طول دوره پهلوی، منوچهر محمدی.
تاریخ روابط خارجی ایران، عبدالرضاهوشنگ مهدوی.
گزیده اسناد روابط ایران و آلمان (جلد سوم)، مینا ظهیرنژاد ارشادی
ایران بین دو کودتا، داریوش رحمانیان.
فریما دستیار