رئال (real) به معنی واقعی است و رئالیسم به مکتب هنری و ادبی اطلاق میشود که ریشه در واقعیت دارد و هدف آن نشان دادن واقعیت است. در تاریخ هنر مکتب رئالیسم را سرآغاز هنر مدرن میدانند.
در میانهی قرن نوزدهم میلادی و همزمان با پیشرفتهای چشمگیر صنعتی و گرایش بیش از پیش به منطق و عقلگرایی، هنرمندان در هنر نیز با گرایش به نشان دادن هر چیز همانگونه که نشان داده میشود، روی به مکتب رئالیسم آوردند. این سبک هنری بین سالهای 1850 تا 1880 ابتدا در اروپا و به ویژه در فرانسه شکل گرفت و پس از آن به سرعت بین هنرمندان آمریکایی و آسیایی هم محبوب شد و در اوائل قرن بیستم از سبکهای پرطرفدار بین هنرمندان بود.
رویکرد مسلط و تأثیرگذارِ قبل از رئالیسم، رمانتیسم بود. جنبش رئالیسم در واقع به نوعی در مخالفت و نفی درونگرایی و ذهنی بودن و غیرواقعی بودنِ رمانتیسیم شکل گرفت. برخلاف رمانتیسم، رئالیسم بر بیان واقعیت و عینی بودن و توجه به بیرون تأکید داشت.
رئالیسم به نمایش بیتکلّف و بیپیرایه و سادهای از واقعیت توجه دارد. نمایش آن در واقعیت قابل مشاهده است مبنا و اساس کار هنرمندان رئالیسم است. تا قبل از رویکرد رئال به هنر، نگاه به هنر و کاری که هنرمند انجام میدهد بر این اساس بود که هنرمند چیزی یا حسی را در درون خود تجربه میکند و این تجربهی درونی باعث خلق اثر هنری میشود؛ اما هنرمندان جنبش رئالیسم این پرسش را طرح کردند که چرا یک هنرمند نمیتواند مقابل طبیعت بنشیند و آنچه را که مشاهده میکند، با استفاده از استعداد و تواناییش، بدون دخل و تصرف بازآفرینی کند؟
شاید بتوان گفت فلسفهی رئالیستهای اولیه، بیشتر نگاهی منفعلانه و بهدور از تلاش برای مبارزه یا تغییر در آنچه که واقعیت مینامیدند، بود. از نظر آنها با نمایش بیدخل و تصرفِ واقعیت و نگاه بیطرفانه به آنچه هست، میتوان به شگفتیها و رمز و رازهای طبیعت پی برد. اما بعدها هنرمندان با مطرح کردن انواع رئالیسم آن را به چالش کشیدند.
انواع رئالیسم
- رئالیسم ابتدایی
نخستین آثاری که در اواسط قرن نوزدهم تا اواخر آن قرن، توسط هنرمندان این جنبش به وجود آمد، رئالیسم ابتدایی نامیده میشود. در این آثار هنرمندان، متعهدانه واقعیت خارجی و محیط اجتماعی خود را، با مشاهدهی عینی و توصیفاتی موشکافانه، به تصویر میکشند. از جمله آثار این سبک نقاشیهای گوستاو کوربه[1] و ادوارد مانه[2] نقاشان فرانسوی و ایایار پین[3] نقاش روسی است و همچنین در ادبیات، بالزاک[4] و استاندال فرانسوی (ماری انری بیل)[5] و پوشکین[6] و داستایوفسکی[7] روسی، در آثارشان از این سبک پیروی میکنند.
- رئالیسم انتقادی
از دید هنرمندان رئالیسم انتقادی، هنرمند با این هدف که میخواهد وضع موجود را نقد کند، با مشاهدهی واقعیت بیرونی و جامعهی پیرامون خود، اثرش را خلق میکند. در رئالیسم انتقادی تکیه و تأکید هنرمند در نشان دادن نقصانها کمبودهای جامعه ای ایست که در آن زندگی میکند تا به این وسیله توجه همه را به این معضلات و مشکلها جلب کند. از جمله هنرمندان این سبک، گوگول[8] نویسندهی روسی است.
3 – رئالیسم جادویی
در این سبک با این که اساس کار نشان دادن واقعیت است اما این واقعیت از نظر هنرمند با افسانهها و قصههای عامیانه یا تخیل هنرمند آمیخته میشود. هنرمند با نگاه به واقعیت بیرونی آن را آداب و رسوم و عقایدِ بومی و محلی جامعهی پیرامون خودش پیوند میزند. او عناصر واقعی را با عنصری غیرواقعی یا جادویی که معمولاً ریشه در باورهای قبیلهای یا اسطورهای دارد، می آمیزد. در این آثار با این که همه چیز عادی است اما یک عنصر غیرعادی و جادویی در آن وجود دارد. در ادبیات برخی آثار گابریل گارسیا مارکزِ[9] کلمبیایی و کارلوس فوئنتس[10] مکزیکی و هاروکی موراکامی[11] ژاپنی، به سبک رئالیسم جادویی نوشته شدهاند. در نقاشی هم برخی آثار فریدا کالو[12] نقاش مکزیکی از این جملهاند.
4 – رئالیسم روانشناختی
در این سبک از رئالیسم با این که کل اثر برگرفته از واقعیت بیرونی و مشاهدهی عینی هنرمند است اما او به جنبههای درونی و ذهنی هم توجه کرده است و اثرش نمایانگر احساس و حالات روحی صاحب اثر و یا شخصیتی است که او خلق کرده است. به عنوان مثال در ادبیات آثاری که با نام «سیال ذهن» از آنها نام برده میشود؛ اغلب از این سبک پیروی میکنند.
5 – رئالیسم سوسیالیستی
این نوع رئالیسم با انقلاب اکتبر روسیه در بین هنرمندان روسیه شکل گرفت و هدف آن تبلیغ و ترویج اهداف کمونیستی و مارکسیستی آن دوران بود بهویژه در ادبیات و تئاتر و سینمای شوروی، آثار بسیاری با تکیه بر این نگاه به وجود آمد که از جملهی آنها آثار ماکسیم گورکی[13] نویسندهی روسی است.
در ایران نیز در اواسط حکومت قاجار و بهخصوص بعد از انقلاب مشروطه به اقتضای شرایط جامعه و همچنین ترجمهی آثار غربی و سفر هنرمندان به غرب، پیروی از سبک رئالیسم بین هنرمندان پرطرفدار شد. آثار محمدغفاری معروف به کمالالملک بیشتر در این سبک کشیده شده است. از دیگر نقاشان ایرانی این مکتب عباس کاتوزیان است. در ادبیات هم به عنوان مثال آثار جلال آل احمد، گلی ترقی، هوشنگ گلشیری، بزرگ علوی و احمد محمود، بیشتر در این سبک نوشته شدهاند.
منابع
رئالیسم در تعریف، مهدی حسینی، فصلنامهی هنر، 1373
مکتبهای ادبی، رضا سید حسینی، نشر نگاه، 1384
سمینار رئالیسم ایرانی، گذاری به مدرنیته در ایران سنتگرا، طاهره کوچکیان، aligahr university,march 2017
[1]. Gustave Courbet
[2]. Edouard Manet
[3]. Ilya Repin
[4]. Honoré de Balzac
[5]. Marie-Henri Beyle (Stendhal)
[6]. Alexander Sergeyevich Pushkin
[7]. Fyodor Mikhailovich Dostoevsky
[8]. Nikolai Vasilievich Gogol
[9]. Gabriel José de la Concordia García Márquez
[10]. Carlos Fuentes Macías
[11]. Haruki Murakami
[12]. -Frida Kahlo
[13]. Maxim Gorky(Alexei Maximovich Peshkov)
تألیف وگردآوری: مرضیه ازگلی