جنبش هنری هنر مفهومی (Conceptual Art) در دههی 1960 در اروپا و آمریكا شكوفا شد. اصطلاح هنر مفهومی به اشكال مختلف هنری اطلاق میشود كه در آنها ایده و فكر و اندیشهی هنرمند بیشتر از وسیلهی بیان او و موادی است كه برای خلق اثر هنریاش به كار می گیرد.
این اصطلاح را برای اولین بار سُل لِویت1 از هنرمندان مطرح آن دورهی آمریكا برای برخی آثار خودش و دیگر هنرمندان به كار برد. او در مقالهای نوشت كه لازم نیست همهی ایدههای هنری و فكرهای خلاقانه، در قالب یك شیء مانند تابلو و مجسمه و دیگر اشكال هنری، بیان شوند؛ بلكه هنرمند میتواند از هر وسیلهای استفاده كند تا ایده و نظر اولیهاش را برای مخاطب بازگو كند.
در هنر مفهومی آنچه مهم است فكر هنرمند است نه شیء هنری. در واقع شاید بتوان این گونه گفت كه: هنر مفهومی گزارش یك ایده است به مخاطب. در این سبك هنرمندان میخواستند تا هنر را از قید ارزشگذاریهای تجاری و سوداگرانهای كه برای آثار هنری اعمال میشد، رها كنند و بگویند آنچه مهم است اندیشه و فكر هنرمند است.
هنرمندان این سبك از هر وسیلهای برای بیان ایدههایشان استفاده میكردند مانند تصویر ویدئویی، عكس، نقشه، مطالب نوشته شده و غیره و حتی استفاده از اشیاء مورد استفادهی روزمره.
هنرمندان این سبك عقیده دارند كه تابلوها و مجسمهها و اشیاء هنری چیزی جز راهی برای بیان فكر و توصیف احساس هنرمند نیست، پس این بیان را میتوان با هر وسیلهی دیگری هم انجام داد. بنابراین یك سند، عكس، نقشه، نمودار، یك دست نوشته یا فیلم هم اگر بتواند آنچه مورد نظر هنرمند است را بیان كند، یك اثر هنری است.
هنر مفهومی، شیء هنری را ــ به معنای شیء ای كه بتوان آن را خرید و فروش كرد و یا مالك آن بود ــ حذف میكند و به شیوههای مختلف ایده و یا مفهوم را در مقابل هنرمند قرار میدهد.
مهمترین هدف هنر مفهومی، این است كه هنر را از قید وابستگی به یك شیء خاص مانند تابلو و مجسمه و غیره و همچنین یك مكان خاص مثل موزه و گالری و نمایشگاه، برهاند. در نظر هنرمندان مفهومی یك ایده میتواند به طریق مختلف بیان شود و هر شیءای میتواند بالقوه استعداد این را داشته باشد تا در خلق یك اثر هنری مورد استفاده قرار گیرد، مثل یك صندلی یا تلویزون یا یك لیوان آب و چند قالب یخ و غیره. به عنوان مثال جوزف كاسوت2 هنرمند آمریكایی و مطرح در هنر مفهومی اثری دارد با عنوان «یك و سه صندلی» كه در موزهی هنر مدرن نیویورك اجرا شده و عبارت است از یك صندلی واقعی، یك تصویر از صندلی و یك تعریف لغتنامهای از صندلی.
مفهوم و ایدهای كه هنرمند در اثرش بیان میكند می تواند شخصی و یا جمعی باشد و مخاطب بنا بر تصور ذهنی خود، ایدهی هنرمند را میگیرد و چه بسا با نظر هنرمند همخوان نباشد. هدف هنر مفهومی نیز همین است، این كه میتوان از یك شیء یا مجموعهای از اشیاء به تعداد مخاطبهایی كه به آن ها نگاه میكنند، دریافتهای متعدد داشت و این اشیاء میتواند همان مجموعهای باشد كه هنرمند هنر مفهومی در كارش اجرا كرده است.
هنر مفهومی در واقع یك روند تكاملی است، روندی كه از ایدهی هنرمند آغاز میشود و در ذهن مخاطب ادامه پیدا میكند.
اغلب هنرمندان هنر مفهمومی از گونههای مختلف هنر برای بیان ایدهی خود استفاده می كنند، آن ها با كنار هم گذاشتن اشیاء مختلف همراه با یك اجرای تئاتری و نمایش یك فیلم یا چند اسلایس عكس سعی میكنند تا مفهومی كه مدنظر دارند به بیننده منتقل كنند. گاهی مخاطب با راه رفتن در یك نمایشگاه هنر مفهومی و گذر از قسمتهای مختلف آن به نوعی خود را در چیدمان فضا دخیل میداند؛ چنان كه میتواند یك قسمت را نادیده بگیر و یا بر قسمت دیگر از نمایشگاه بیشتر تمركز كند. گاهی در هنر مفهومی خود مخاطب عنصری از فضایی میشود كه هنرمند قصد ساختن آن را داشته است تا مفهومی را كه میخواهد منتقل كند. در واقع در هنر مفهومی، مفهوم و اندیشه بر زیباییشناسی و تكنیك ارجحیت دارد. فرم و شكل و ساختار و رسانه، در هنر مفهومی ارزشی ندارند.
مارسل دوشان3 نقاش و مجسمهساز فرانسوی از هنرمندان مطرحی است كه در سبك هنر مفهومی آثاری اجرا كرده است. او با استفاده از اشیاء به قول خودش حاضر و آماده (ready-made) فكر و ایدهی خودش را بیان میكرد. به عنوان نمونه او یك چرخ دوچرخه را برعكس بر روی یك چهارپایه گذاشت و به عنوان اثر هنری ارائه كرد و به قول خودش: «وقتی این چرخ را میچرخانم از دیدن آن لذت می برم، مثل زمانی كه به شعلههای رقصان شومینه نگاه میكنم.»
از جمله هنرمندان مطرح در هنر مفهومی میتوان به جوزف كاسوت، لارنس وینر4 و بروس نومن5 آمریكایی اشاره كرد و در موسیقی قطعهای كه جان كیج6 آهنگساز آمریكایی به اسم چهار دقیقه و سی و سه ثانیه، در سال 1954 اجرا كرد به عنوان یكی از نمونههای اولیه و به نوعی پیش درآمد هنر مفهومی شناخته میشود. جان كیج و نوازندگانش در این اجرا چهار دقیقه و سی و سه ثانیه نبود موسیقی را اجرا میكنند. نوازندگان در این اجرا به نوعی آغاز و پایان یك قطعه را اجرا میكنند كه در آن صداهایی غیر از صدای موسیقی به گوش میرسد.
همچنین ایو كلاین7 هنرمند فرانسوی آثار متعددی در سبك هنر مفهومی اجرا كرده است و نیز پیر مانتسونی8 ایتالیایی در هنر مفهومی كارهای بسیار و مطرحی ارائه كرده است.
هنر مفهومی همچنان بین هنرمندان طرفداران بسیاری دارد و در جنبشهای بعد از آن هم تأثیر بهسزایی گذاشته است؛ از جمله جنبش هایی كه طی سال های 1970 و 1980 شكل گرفتند مانند جنبش رخداد، چیدمان و هنر اجرا و غیره.
در ایران هم هنر مفهومی بین هنرمندان پرطرفدار است و از جمله مهمترین رویدادی كه در این سبك در ایران اجرا شد میتوان به نمایشگاه هنر مفهومی اشاره كرد كه در سال 1380 در موزهی هنرهای معاصر تهران برگزار شد و با استقبال زیادی از هنرمندان و هنر دوستان روبرو شد.
1- Sol LeWitt
2- Joseph Kosuth
3- Marcel Duchamp
4- Lawrence Weiner
5- Bruce Nauman
6- John Cage
7- Yves Klein
8- Piero Manzoni
منابع
آخرین جنبشهای هنری قرن بیستم، لوسی اسمیت، ترجمهی علیرضا سمع آذر، نشر نظر، 1380
هنر مفهومی، پل وود، ترجمهی مدیا فرزین، نشر هنر ایران، 1384
هنر مدرن، نوربرت لینتن، ترجمهی علی رامین، نشر نی، 1382
گردآوری: مرضیه ازگلی