(بررسی دو حوزۀ خودکشی و جنگ)
در بستر صحبت از مشکلات و معضلاتی که مردان با آن مواجهند، توجه به برخی آمار و ارقام جالبتوجه خواهد بود. در این مطلب تلاش میکنم تا در دو حوزۀ خودکشی و جنگ آمارهایی که دال بر مشکلات و معضلات مردان است را نشان دهم.
خودکشی
خودکشی یا قتل نفس یکی از پدیدههایی است که تقریباً تمامی کشورهای جهان تجربه میکنند. از عوامل متعددی به عنوان دلایل، انگیزندهها، محرکها و پیشرانهای خودکشی نام بردهاند؛ به عنوان مثال میتوان از منظر اقتصادی به بیکاری، فقر نسبی و مطلق و وجود فاصلۀ طبقاتی شدید اشاره کرد، یا میتوان از بیمعنایی، فقدان عزت نفس و اعتماد به نفس، افسردگی و سایر مسائل در سطح روانی و فردی نام برد. به هر ترتیب خودکشی هرچه باشد و به هر دلیلی، مردان از دیرباز بیش از زنان مرتکب آن شدهاند. برای مثال آمارها نشان میدهد که در سال 2017 در آمریکا، مردان چیزی حدود 3/5 برابر زنان خودکشی کردهاند. آمارهای جهانی نیز نشان میدهند که در این سال از هر صدهزار زن در جهان 6/3 نفر مرتکب خودکشی شدهاند در حالی که این رقم در میان صدهزار مرد چیزی حدود 13/9 است، یعنی چیزی بیش از دو برابر. آمارهای بریتانیا نیز نشان میدهند که بیشترین نرخ خودکشیها در میان جمعیت کل کشور مربوط به مردان 49-45 ساله است. تمام این آمار و ارقام نشان میدهند که در نقاط مختلف جهان مردان نسبت به زنان گرایش بیشتری به خودکشی دارند. این امر میتواند مؤید مسائل خاصی باشد. مثلاً محققان اشاره کردهاند که مردان در طول تاریخ بیشتر در معرض فشارهای اقتصادی و اجتماعی بودهاند یا اینکه فرهنگ مردانه این باور را به مردان میدهد که باید مسائل و مشکلات شخصی را نزد خویش نگه دارند و آن را با کسی در میان نگذارند و همین امر موجب بروز مسائلی در آنها میشود و برخی را به سمت خودکشی سوق میدهد. هرچه باشد پیشبینیها حاکی از آن است که این روند طی سالهای آینده نیز بدون تغییر خواهد بود و مردان همچنان چیزی بیش از دو برابر زنان خودکشی خواهند کرد. نرخ خودکشیها نشان میدهد که مردان در معرض مشکلات و آسیبهایی هستند که نیازمند توجه است.
جنگ
یکی دیگر از حوزههایی که اغلب دربارۀ آن بحث جنسیتی نمیشود جنگ است. بنا به دادههای متعدد و باور محققان بزرگترین قربانیان جنگها چه در گذشته، که ثبت آمارها ممکن نبوده، و چه در زمان معاصر، که میتوان تعداد قربانیان به تفکیک جنسیت را تخمین زد، مردان هستند. مردان بیشترین سهم را در گروههای نظامی و شبهنظامی دارند و تقریباً در تمامی کشورها بخش عمدۀ نیروی ارتش را تأمین میکنند. با وقوع جنگها، شورشها، کودتاها و سایر درگیریها این مردان هستند که به نبرد یکدیگر میروند و بر اثر این نبرد یا تلف میشوند و یا با عوارض ناشی از آن تا آخر عمر زندگی میکنند. برای مثال، بر اساس تحقیقی که در سال 2005 در عراق انجام شده است میتوان گفت که بیش از 82 درصد از قربانیان جنگهای عراق مرد بودهاند. آمارهای سازمان بهداشت جهانی نیز نشان میدهد که در سال 2000 چیزی حدود 31000 نفر بر اثر جنگ فوت کردهاند، تقریباً 75 درصد قربانیان مرد و سایر قربانیان زن بودهاند. مجموع این آمار و ارقام نشاندهندۀ آن است که هرساله مردان بسیاری بر اثر جنگ یا تبعات ناشی از جنگ دچار مرگ یا آسیبهای دیگری میشوند. یکی از باورهای کلیشهای در ارتباط با جنگ آن است که تنها زنان قربانیان آزار و تجاوز جنسی در زمان جنگ هستند. آمارها و مشاهدات علمی نشان میدهد که علاوه بر زنان، مردان و پسران نیز طی جنگها قربانی انواع آزار و تجاوز جنسی بودهاند. حوزۀ جنگ و نقش مردان در آن نیازمند مطالعه و توجهی است که امروز کمتر نسبت به آن معطوف شده است.
علیرضا اسکندرینژاد