Search
Close this search box.
تازه ها
ایران مدرن و تشکیل نیروی دریایی!

(تا پایان دوره رضاشاه 1320ش)

تقدیر تاریخی ایران در عصر جدید با دریا پیوند خورده است. استعمار از راه دریا آمد و از همان راه بارها به ایران ضربه زد. پرتغالی‌ها، هلندی‌ها و انگلیسی‌ها مردمانی دریانورد بودند و با تکیه بر نیروی دریایی خود توسعه یافتند و به جهانگشایی دست زدند. با وجود اینکه ایرانیان در دوره باستان و حتی در دوران بعد از اسلام با کشتی‌های خود در دریاها رفت و آمد داشتند، اما در عصر جدید، ایران در دریا ضعیف و ناتوان بود و بارها از این سوراخ گزیده شد. در دوره قاجار که انگلیس سیاست بریتانیایی کردن خلیج فارس و روسیه سیاست روسی‌سازی دریای مازندران را در پیش گرفته بودند، تعدادی از دولتمردان ایران، همچون میرزا عیسی قائم مقام و میرزا تقی خان امیرکبیر، به فکر تأسیس نیروی دریایی افتادند اما اقدامات آن‌ها نیز به جایی نرسید.

در روزگار فتحعلی‌شاه قاجار، پیش از اینکه ایران بر اساس عهدنامه ترکمانچای از داشتن کشتی در دریای مازندران محروم شود، میرزا بزرگ قائم مقام به فکر ایجاد نیروی دریایی در دریای مازندران بود. هنگامی که سرگور اوزلی به عنوان سفیر جرج سوم پادشاه انگلیس به ایران آمد، قائم مقام در رابطه با خرید چند کشتی با او به گفت و گو نشست؛ با این حال نه این زمان و نه روزگاری که امیرکبیر برای تأسیس نیروی دریایی در خلیج فارس طرح خرید چند کشتی از نمایندگان انگلیسی را مطرح کرد، نتیجه ای عاید ایران نشد. امیرکبیر به موسیو ژان داودخان که برای استخدام معلم دارالفنون به اتریش و پروس رفته بود دستور داد که کار خرید سه کشتی جنگی را پیگیری کند و مالیات یکی دو ولایت را نیز برای بهای خرید کشتی‌های مورد نظر اختصاص داد. امیرکبیر بارها در جهت جلب نظر سرمایه‌گذاران آمریکایی برآمد و حتی با آن دولت پیمان بازرگانی و کشتیرانی بست، اما از طرفی دخالت دولت انگلستان و سیاست آمریکایی ها در آن دوره مبنی بر دوری جستن از منافع انگلیس و از طرفی شهادت امیرکبیر مانع از تحقق نقشه‌های وی شد.

اندکی بعد ناصرالدین شاه قاجار در سال 1301ق دو کشتی از آلمان خریداری کرد که نام‌های پرسپولیس و شوش بر آن‌ها نهادند و برای امور گمرکی با ملوانان آلمانی به ترتیب در اختیار حکمرانان فارس و خوزستان قرار گرفتند و چندی بعد در دوره مظفرالدین شاه نیز یک کشتی کوچک به نام مظفری خریداری شد.

کشتی‌های پرسپولیس و شوش که فرسوده شده بودند کمی پس از تشکیل ارتش نوین ایران به وسیله رضاخان به تصرف ارتش درآمدند و در سال 1302ش پایه نیروی دریایی ایران قرار گرفتند. رضاخان در آن سال طی حکمی به تاریخ 4 اسفند نمونه لباس، درجات و حقوقی برای اعضا و اجزاء کشتی مظفری تعیین کرد. در سال 1303ش هنگامی که نیروهای ارتش برای سرکوب ترکمانان به دشت گرگان اعزام شده بودند، به دستور سردار سپه (رضاخان) برای جلوگیری از گریز ترکمانان از راه دریا، شماری از نیروهای رشت با یک کشتی ایرانی به نام سفیدرود به سواحل منطقه گرگان آمدند و این نخستین بار بود که در تاریخ ارتش نوین ایران، نیروی زمینی در عملیات خود از راه دریا پشتیبانی می‌شد!

موفقیت در این عملیات اندیشه برپایی نیروی دریایی در شمال و جنوب را بیش از پیش در ذهن سردار سپه تقویت کرد. پس از آن نام کشتی سفیدرود به کشتی “نهنگ سفید” تغییر یافت و سپس به تدریج چند کرجی موتوری و بی‌موتور نیز به تشکیلات نیروی دریایی در شمال افزوده شد. در سال 1303ش هنگام لشکرکشی سردار سپه به خوزستان برای سرکوبی شیخ خزعل، حسین موقر ناوچه کوچک خود را که از انگلیسی‌ها خریده و ((خوزستان)) نامیده بود به دولت ایران تقدیم کرد. پس از دستگیری شیخ خزعل سه کشتی دریاپیما و رودخانه‌ای او نیز به تصرف نیروهای دولتی درآمد.

در سال 1304ش نخستین گروه دانشجویان ایرانی برای فراگیری آموزش‌های دریایی به ایتالیا فرستاده شدند. سفارش ساخت چند کشتی به کارخانه‌های کشتی سازی ایتالیا نیز داده شد و چند افسر برای آوردن آن‌ها به ایتالیا اعزام شدند. امیرکبیر سال‌ها پیش در دوره قاجار برای همین منظور درصدد بود تا با دولت تازه تأسیس ایتالیا ارتباط برقرار کند اما پس از درگذشت او این روابط تنها به حوزه‌های فرهنگی محدود شد.

سرانجام در سال 1311ش با بازگشت نخستین دسته افسران دریایی ایران و رسیدن ناوهایی که از ایتالیا خریداری شده بود، نیروی دریایی ایران به فرماندهی سرهنگ غلامعلی بایندر در خلیج‌ فارس تأسیس شد. ناوهای اول ببر، پلنگ، سیمرغ و کرکس به فرماندهی ناخدا یدالله بایندر از طریق کانال سوئز، دریای سرخ، دریای عمان و اقیانوس هند عازم خلیج فارس شدند و در چهاردهم آبان آن سال در بوشهر لنگر انداختند. در سال 1313ش چند کشتی جدید دیگر نیز از ایتالیا خریداری شد و در سال بعد، نیروی دریایی شمال نیز رسماً به وجود آمد.

در سوم شهریور سال ۱۳۲۰ در یورش متفقین به ایران، نیروی دریایی ایران تنها شاخه‌ای از ارتش بود که از خود مقاومت نشان داد. این مقاومت منجر به غرق شدن ناوچه‌های ببر و پلنگ و درگذشت دریابان بایندر فرمانده نیروی دریایی و ششصد نفر از افسران، درجه داران و ناویان شد. این مقاومت کوتاه تأثیری در پیشروی نیروهای متفقین نداشت و کلیه ناوگان ایران توسط انگلیس مصادره شد و به خاور دور فرستاده گردید. در سال ۱۳۲۵ بعد از جنگ جهانی دوم و ملاقات سران متفقین در تهران و شناسایی ایران به عنوان پل پیروزی، دو فروند ناو به منظور غرامت ببر و پلنگ به ایران داده شد و نیروی دریایی ایران با داشتن ناوهای شاهرخ، سیمرغ، شهباز، کرکس وچند فروند یدک کش به همراه باقی‌مانده کارکنان مجدداً پا گرفت. در دوره پهلوی دوم بدلیل معادلات خاص سیاسی گسترش نیروی دریایی در اولویت اول قرار گرفت که از جمله‌ی این دلایل میتوان به: موقعیت جغرافیایی ایران وخلیج فارس، توسعه‌ی تولیدات نفتی در خاورمیانه و افزایش صادرات نفت ایران، تهدیدات ناشی از توسعه طلبی شوروی در کلیه نقاط جهان و از همه مهمتر اینکه، ایران مدت‌ها در تلاش بود تا استقلال نظامی خود را بطور کامل باز پس گیرد، اشاره کرد.

منابع

ایران بین دو انقلاب، داریوش رحمانیان

تاریخ ارتش نوین ایران، غلامرضا علی‌بابایی

تاریخ نیم قرن نیروی دریایی نوین ایران، حمید احمدی

تحولات سیاسی نظام ایران، جهانگیر قائم مقامی

امیرکبیر و ایران، فریدون آدمیت

فریما دستیار