Search
Close this search box.
تازه ها
جانی دپ و گشوده شدن یک پرونده‌ی مسکوت

خشونت خانگی علیه مردان

اخیراً وب‌سایت خبری دیلی میل انگلیس، فایل‌های صوتی‌ای را منتشر کرد که شامل گفت‌وگوهای جانی دپ و آمبر هرد می‌شد. این دو ستاره‌ی هالیوود برای مدتی با هم ازدواج کرده بودند و در سال 2015 از یکدیگر جدا شدند. پس از جدایی آنها در سال 2015 آمبر هرد، جانی دپ را به خشونت خانگی متهم کرد. با این حال و پس از گذشت تقریباً پنج سال و افشای فایل‌های صوتی‌ حالا مشخص شده است که جانی دپ قربانی اقدامات خشونت‌آمیز همسر خود بوده است. آمبر هرد در این فایل‌های صوتی اعتراف می‌کند که به صورت جانی دپ ضربه زده و به او توهین کرده است. خود دپ نیز در سال 2019 اقرار کرد که مورد خشونت‌های متعددی قرار گرفته است؛ ازجمله اینکه خانم هرد او را با مشت و لگد مورد آسیب قرار می‌داده و به او اشیاء سنگینی مثل بطری، گلدان، قوطی کنسرو، کنترل تلویزیون و شمع روشن پرتاب می‌کرده است. وکیل دپ نیز تأیید کرده که این موارد آسیب‌هایی جدی‌ای را به او وارد کرده و در یک مورد نیز موجب قطع انگشت وسط دست او شده است.

مطرح شدن ماجرای دپ و هرد بحث‌های گسترده‌ای را موجب شد. بخشی از این بحث‌ها مربوط می‌شد به مسئله‌ی خشونت خانگی علیه مردان. این ماجرا باعث شده بود که یک موضوع کاملاً مسکوت و پوشیده مطرح شود. تصور غالب در جامعه این است که قربانیان خشونت خانگی زنان و عاملان آن نیز مردان هستند. تصور اینکه مردان نیز می‌توانند قربانی خشونت خانگی باشند برای بسیاری خنده‌دار و مضحک است. از آنجا که جامعه، تصویری از مرد را به اعضای خود می‌قبولاند که او را بسیار قدرتمند و قوی نشان می‌دهد پس تعجبی ندارد که به باور عموم این فرد «قوی» نمی‌تواند در برابر فرد غیرقوی، یعنی زن، مورد آزار قرار بگیرد. با این حال ماجرای دپ نشان داد که مردان نیز می‌توانند قربانی این ماجرا واقع شوند. در ادامه به مصداق‌های خشونت خانگی و برخی آمارها درباره‌ی خشونت خانگی علیه مردان می‌پردازیم.

علاوه بر تحمیل خشونت فیزیکی، که اغلب به‌عنوان تنها مشخصه‌ی خشونت خانگی شناخته می‌شود، عناصر دیگری را نیز می‌توان در رابطه با خشونت خانگی برشمرد: الف) تحقیر، توهین یا هرگونه سخنی که باعث خجالت‌زده شدن فرد در برابر دوستان، خانواده و آشنایان شود، ب) تغییر و جابجایی اشیاء بدون خواست طرف مقابل یا تعیین اینکه طرف مقابل چه کسی را ببیند و به کجا برود، ج) تعیین اینکه طرف مقابل پول خود را به چه صورت خرج کند د) اظهار اطلاعات غلط درباره‌ی طرف مقابل به دوستان و سایرین و تلاش برای منزوی کردن طرف مقابل، ه) تهدید به ترک طرف مقابل و اجازه ندادن برای دیدن بچه‌ها. از آنجا که بسیاری از سازمان‌ها تنها زنان را به‌عنوان قربانیان خشونت خانگی به رسمیت می‌شناسند، یافتن آمارهای مربوط به خشونت خانگی علیه مردان کار بسیار دشواری است. با این حال، معدود آمارهایی که مردان را نیز در بحث از خشونت خانگی مورد لحاظ قرار داده می‌توان واقعیت‌های قابل توجهی را یافت. بر اساس آمارهای مربوط به ایالات متحده، 1 زن از هر 4 زن و 1 مرد از هر 9 مرد خشونت شدید فیزیکی از سوی طرف مقابل خود و خشونت‌های مربوط به آمیزش جنسی را تجربه می‌کنند. 1 زن از هر 7 زن و 1 مرد از هر 25 مرد تجربه‌ی مجروح شدن بر اثر خشونت خانگی را دارند. در ارتباط با مسئله‌ی تجاوز نیز آمارها درباره‌ی مردان غیرقابل دسترس است. آمارهای مربوط به بریتانیا نیز نشان می‌دهد که بیش از 40 درصد خشونت‌های خانگی مربوط به مردان است. متأسفانه از آنجایی که آمارهای مربوط به خشونت خانگی درباره‌ی مردان بسیار محدود و ناقص هستند نمی‌توان تحلیل کاملی از این مسئله ارائه داد اما می‌توان مواردی را با توجه به همین آمارهای محدود مطرح کرد. بسیاری از دانشمندان اظهار کرده‌اند که مردان به علت فرهنگ غالب در جامعه خشونت خانگی را گزارش نمی‌کنند. علل مختلفی را برای این گزارش‌نشدن خشونت خانگی ذکر کرده‌اند؛ مثلاً اینکه مردان از اعلام اینکه مورد خشونت قرار گرفته‌اند، شرمگین می‌شوند، یا اینکه آموزه‌های مذهبی آنها را مجبور می‌کند که موقعیت خود را حفظ کرده و علیه آن اقدامی نکنند، فقدان امید به بهبود وضعیت و باورپذیر بودن موقعیت آنها برای مقامات رسمی (خصوصاً قضات) نیز یکی از عواملی است که موجب می‌شود مردان خشونت خانگی را گزارش نکنند. به هر ترتیب، برخلاف باور عمومی بسیاری از جوامع، مردان نیز قربانی خشونت خانگی هستند و باید به این مسئله به‌صورت گسترده پرداخته شود و به مردان این آگاهی داده شود که آنها هم مورد خشونت قرار می‌گیرند و باید در مقابل خشونت (البته به‌نحوی غیرخشونت‌آمیز) واکنش نشان دهند.

منبع

https://amp.theguardian.com/society/2010/sep/05/men-victims-domestic-violence

علیرضا اسکندری‌نژاد