دائویی که به کلام آورده شود دائوی ابدی نیست
لائوتسه
قرن ششم پیش از میلاد
ترجمه: زهرا قیاسی
با زوال قدرت سلسله ژو در قرن ششم پیش از میلاد چین وارد عصر جنگهای داخلی شد. با این تحولات طبقه جدید والیان و خوانینی ایجاد شد که مشغول کار طراحی استراتژی برای حکومت کارآمد شدند. به پیکره عظیم این ایدهها که توسط صاحب منصبان آن دوران ایجاد شد «صد مکتب فکری» میگویند.
فلسفه چینی از سیاست کاربردی پدید آمد و به همین سبب مسئلهاش اخلاقیات و علم اخلاق بود و نه ماهیت کائنات.
یکی از مهمترین ایدههای این دوره از دائو دچینگ میآمد که به لائوتسه منسوب است. این یکی از تلاشهای نخستین برای طرح نظریه حکومت درست بر مبنای فضیلت بود که با تبعیت از دائو به دست میآید و اساس فلسفه دائوئیسم را شکل میدهد.
چرخههای تغییر
برای درک مفهوم دائو، باید دید که چینیهای باستان جهان متلاطم را چگونه میدیدند. از نظر آنها تغییرات چرخهای هستند و مدام از وضعی به وضع دیگر میروند مثل روز و شب، تابستان و زمستان. آنها وضعیتهای مختلف را نه در تخالف هم بلکه مربوط به هم میدیدند به طوری که یکی از دیگری برخیزد. این وضعیتها ویژگیهای مکمل دارند و با هم یک کل واحد را میسازند. فرایند تغییر مظهر دائوست و به ده هزار صورت میانجامد که جهان را میسازند. لائوتسه در دائو دچینگ میگوید که انسانها فقط یکی از این ده هزار صورت جهانند و هیچ جایگاه ویژهای ندارند اما به سبب میل و اختیار، میتوانیم از دائو دور و سرگردان شویم و تعادل هماهنگ جهان را بر هم زنیم. زندگی فضیلتمند همان است که هماهنگ با دائو باشد.
اما تبعیت از دائو کار آسانی نیست همانطور که در دائو دچینگ هم آمده است. فلسفیدن درباره دائو کاری بیهوده است زیرا فراتر از ادراکات بشر است. ویژگی آن وو (نبودن) است. منظور لائوتسه «عمل نکردن» نیست بلکه عمل کردن بدون میل، آرزو و یا برآوردن قراردادهای اجتماعی است.
لائوتسه
درباره نویسنده دائو د چینگ اطلاعات کمی در دست است ولی به صورت سنتی او را لائوتسه میدانند. او به شخصیتی اسطورهای تبدیل شده است. حتی گفته شده که کتاب از لائوتسه نیست بلکه دیوان گفتههای چندین متفکر است.
آنچه میدانیم این است که در حکومت ژو حکیمی میزیسته و نامش لی اِر یا لائوتان بوده که به لائوتسه معروف شده است. (لائوتسه به معنای استاد پیر) است. در متون مختلف آمده که او کاتبی در دربار ژو بوده و کنفسیوس با او درباره رسوم و آیینها مشورت میکرده است. بر طبق افسانهها لائوتسه با زوال سلسله ژو دربار را ترک کرد و در پی ترک دنیا راه غرب را در پیش گرفت. وقتی میخواست از مرز رد شود یکی از نگهبانان او را شناخت و از او پندی حکیمانه خواست. لائوتسه دائو د چینگ را برای او نوشت و به راهش ادامه داد و هرگز دوباره دیده نشد.
زمینه
سنت: فلسفه چینی
رویکرد: دائوئیسم
پیش از او
1600 تا 1046 پیش از میلاد: در دوران سلسله شانگ مردم اعتقاد داشتند که سرنوشت در دست خدایان است و نیاکان خود را میپرستیدند.
1045 تا 256 پیش از میلاد: در سلسله ژو فرمان بهشتی (اقتدار خداداد) تصمیمات سیاسی را توجیه میکند.
پس از او
قرن پنجم پیش از میلاد: کنفوسیوس قواعدی برای رشد شخصی و حکومت اخلاقی تنظیم کرد.
قرن چهارم پیش از میلاد: ژوانگ زی فیلسوف تمرکز آموزههای دائوئیسم را از فرد به دولت برد.
قرن سوم پیش از میلاد: ونگ بی و گائو زیانگ حکیم و مکتب نئودائیسم را بنا نهاد.
زیستن در هماهنگی با طبیعت تنها راهی است که دائو د چینگ برای زندگی متعادل پیشنهاد میکند. برای همین انسان به تعادل زیستی دریاچه احترام میگذارد و در صید زیادهروی نمیکند. (لائوتسه)
شناخت دیگران ذکاوت است، شناخت خود خرد (لائوتسه)