توضیحات
با یافتن میانجی هاست که آنچه را باید گفت، می توان گفت… کاری که ما باید بکنیم، درگیر کردن «دیگری» با افسانه، یا «درگیر شدن با کنش افسانه سازی» است. آنگاه گفتمان اقلیت با چند سخنگو شکل میگیرد. در اینجا سر و کار ما با همان چیزی است که برگسون به آن «داستانپردازی» میگفت. گیر انداختن دیگران در کنش داستانپردازی، همتراز با جنبشی است که بر سازنده مردم است. مردم چیزی نیست که از قبل وجود داشته باشد. مردم، به یک تعبیر، همان طور که پل کله می گفت گمشدگاناند.