سیدکمال حاج سیدجوادی. نشر کویر
«غلو» و گزافه در تاریخ و فرهنگ ایرانی واسلامی ما، به ویژه در ادبیات فارسی، و آیین و اسطوره های ایرانی، تصوف و عشق، دین و مذهب، قدرت و خود برتری رایج بوده و هست.
با آنکه علما ی زیادی از جمله شیخ صدوق غلو را در عقیده و شرع مردود دانسته و شدیدا نفی کرده اند. ولی غالیان و گزافه گویان در مذهب و تصوف دست بالایی داشته و دارند.
مثلا:
در مذهب عارفان آگاه
الله علی، علی است الله
یا لشکر عمر سعد در کربلا بیش از هشتصد هزار بود. و داستان شیر و فضه و……. از موارد دیگر گزافه هستند
غلو وادعای دودمان برتردرشاهنامه و متون دیگر هم به چشم می خورد.وقتی قومی به دلیل وابستگی به نژاد و خاک به برتری طلبی معتقد شود این پندار گزاف ومبالغه آمیز به ناسیونالیزم افراطی منجرو درهیات شوونیزم ظهور پیدا می کند.
غلو و تملقِ حاکمان و صوفیان.
حافظ ابرو، تیمور لنگ را با آن همه کشتارها و قتل و غارتها چنین توصیف کرده است: «مظهر تجلیات جلالی و جمالی حضرت ذوالجلال». کارهای وی را نیز بر حسب الهام غیبی که ارباب الدول ملهمند میشمارد هر چند که دهها نمونه از ظلم و ستم، نهب و غارت و تجاوز به دستور وی انجام پذیرد.
از کارهای مرشد کامل و مظهر تجلیات ربانی شاه اسماعیل اول مورخان چنین نوشتهاند. زنده کباب کردن، گوشت دشمن را خوردن، دو درخت را به زور چند تن مانند فنر به هم پیوستن و دست و پای آدمی را به آن درختها بسته رها کردن، زنده پوست کندن، در دیگ جوشانیدن، مقصر را از جای بلند سرازیر آویختن و بر گردنش سنگی عظیم بستن، همه از کارهای این شاه است. او در جنگها و قتلعامها نزدیک دویست و پنجاه هزار نفر را کشت.
وقتی که در نزدیکی مرو بر شیبکخان ازبک غلبه کرد و شیبک خان کشته شد، از شدت خشم سه ضربت شمشیر بر جسد او زد و به صوفیان گفت: «هر که سر مرا دوست دارد از گوشت این دشمن بخورد.» خواجه محمود ساغرچی که حاضر بوده، گفته است که پس از فرمان ازدحام صوفیان و مریدان برای خوردن جسد شیبکخان به جایی رسید که جمعی تیغها کشیدند و به جان یکدیگر افتادند. و آن مرده به خاک و خون آغشته را مانند لاشخوران از یکدیگر میربودند و میخوردند.
استخوان کلهاش را نیز به دستور شاه در طلا گرفتند و از آن قدحی ساختند،که در آن شرابخواری آغاز کرد.
اما جالب است که گزافه به نوع دیگری بروز کرده. وی با همه رفتارهایش، در افسانههای آذری و آهنگهای مردمی راه پیدا کرده واز او به عنوان حاکمی رئوف و عادل که در راه رسیدن به عشق و محبوب خود تلاش میکند یاد می شود !!.