مولف جمال هاشمی / شرکت سهامی انتشار
فکر سیاه و سفید
یکی دیگر از ویژگیهای خوی قدرتگرا تفکر سیاه و سفید است یعنی در قاموس قدرتگرا افراد همیشه به دو گروه متمایز همانند سیاه و سفید تقسیم میشوند و رنگ خاکستری وجود ندارد؛ درست مانند تقسیم اعداد به زوج و فرد یا گله احشام به گوسفند و بز یا انسانها به مذکر و مؤنث و غیره که البته این تقسیمبندی در طبیعت وجود دارد و برای پژوهشهای علمی نیز لازم است، اما حتی در طبیعت نیز این تمایز کاملاً وجود ندارد. مثلاً در جنس مذکر میتواند آثاری از خوی مؤنث یا بالعکس وجود داشته باشد یا در علم فیزیک نور میتواند هم مانند دانه و هم مانند موج رفتار کند و غیره.
اما در قضاوت پیرامون انسانها و علوم انسانی این تقسیمبندی که از ویژگیهای خوی قدرت گراست کارایی ندارد و اصولاً کار درستی هم نیست. تقسیمبندی افراد به دو گروه متمایز و با قاطعیت قضاوت کردن، بهطوریکه شیوه معمول ماست مانند خادم و خائن، وطنپرست و وطنفروش، دزد و درستکار، متدین و بیدین، دوست و دشمن، درست و غلط و غیره روش درست و علمی برای پژوهش در علوم انسانی نیست و نتیجه اغلب غیرعلمی و گمراهکننده است، زیرا هر فرد مجموعهای از صفات نیک و بد یا به بیان بهتر متفاوت است، یا هر رویداد تاریخی دارای جهات مثبت و منفی است. لذا باید در عوض دخالت دادن ذهنیت و تعصبات به توصیف عینی مسائل پرداخت.
در واقع تفکر سیاه و سفید یکی از نتایج عدم تحمل ابهام و عدم قطعیت است؛ یعنی مطلقگرایی، عجله در قضاوت و ارائه پاسخ قطعی به هر قیمت، حتی اگر پاسخ چرند و غیرواقعی باشد که نتیجه آن عدم تمایل برای صبر و انتظار به منظور کسب اطلاعات بیشتر برای افزایش معلومات و بینش درست برای داوری بهتر و در نهایت به معنی فقدان شکیبایی است.
غالباً میشنویم که گفته میشود همه جوانان نادان و سبکمغزند، همه پیرها مرتجع هستند، همه مذهبیها متحجرند، همه خارجرفتهها غربزدهاند، همه بازاریها پولپرستند، همه کمونیستها خیانتپیشهاند، همه مردان موجوداتی شهوترانند، همه زنان مخلوقاتی حیلهگر و خطرناکند و غیره…
گروهبندی کردن بندگان خدا و برچسب زدن به آنها از ویژگیهای خوی قدرتگر است که باید از آن پرهیز شود و نیز افراد را به سیاه و سفید تقسیم کردن و قایل به حد وسط یا خاکستری نبودن زیانآور است حالآنکه اکثریت قریب به اتفاق مردم در منطقه خاکستری قرار دارند. گاهی ممکن است شخصی زمانی عضو مؤثر و عالیرتبه یک نظام سیاهکار بوده ولی یک خوی انسانی بسیار قوی هم داشته باشد.