✍? نویسنده: دکتر عباس خالصی
بست در زبان فارسی مریم امنی است که از نظر مکانی و زمانی و اجتماعی و عقیدتی انسان را از تعرض مصون و یا بیان عقیده و یا درخواستی در مقابل اشخاص دیگر قادر میسازد که در حال عادی ممکن نیست.
با توجه به بعد معنوی این سنت که بیشتر در سایه اماکن مقدسه و افراد و شخصیتهای مذهبی و روحانی بوده است ـ رفتهرفته حکام و سلاطین که غالباً خود را وزنهای متقابل با طبقه روحانیون و مظاهر معنوی میدانسته و حتی گاهی در قطب مخالف و معارض با آنها، زمانی این و زمانی آن در جامعه کوس لمنالملکی و سیطره و نفوذ بیشتر میزدند، گاهی قدرت روحانیت فائق بر مقام سلطنت و حکومت و زمانی دستنشانده و مقهور آن و عامل اجراء نیات آنها بوده است. اما هرچه بود اکثراً رتق و فتق امور مردم با حکام و سلاطین بوده است و قصاص و مجازات و اخذ خراج و مالیات ـ اعمال سیاست و عفو و اغماض و خلاصه کار مملکتداری با همهی ویژگیهایش با دربار و عمال دیوان بود و از اینرو رعایا ناگزیر برای رفع ظلم و تعدی از خود یا فرار از چنگ مجازات و تنبیه و شکنجه و اعدام و غیره در جستجوی مفری و چارهای میبودند که یا دست به دامان مقدسات میزدند و یا آنکه به اماکن و عناوینی که به هر تقدیر خود حکومتها و پادشاهان در این راستا از روی عمد یا اجبار از روی باور یا ریا معرفی میکردند پناه میجستند. یعنی عملاً یا همان بستهای مقدسه مورد قبول عام را صحه میگذاشتند و میپذیرفتند و یا آنکه خود نیز مکانهایی را برای دادخواهی و تظلم رعایا پناهگاه امنی معرفی میکردند که میتوانست حریم مطمئنی برای آنها باشد نظیر دیوارهای مجاور قصور خود یا زنجیرهای دارالعماره ـ اصطبلهای بزرگان و سرطویلهها و از این قبیل.
کتاب شرح جامعی از موضوع بست نشینی را ارائه میکند…