تازه ها
رساله‌های اندیشمندان در باب آموزش نوین

از آغاز نوین‌سازی آموزش در دوره عباس میرزا، گروه‌های موافق و مخالف به ابراز عقیده در باب این تحول پرداختند. مخالفت‌های عوام و برخی روحانیون سنت‌گرا، روشنفکران را واداشت، با تبلیغ آموزش نوین و ذکر اهمیت و فواید آن، نظر مردم را به ضرورت اصلاحات معطوف کنند. یکی از روش‌های تبلیغ، نوشتن رسالاتی در باب وجوه مختلف آموزش نوین بود که نقش مهمی در جلب موافقت مردم و اشراف با اصلاحات داشت. رساله‌نویسان از سه دیدگاه متفاوت به آموزش و علوم جدید نگاه می‌کردند: سنت‌گرایان مخالف با آموزش نوین، متجددین افراطی و علاقمندان به ایجاد انطباق میان اسلام و آموزش غربی.

ریشه‌های غربی و غیر اسلامی علوم و آموزش جدید، از همان ابتدا باعث شکل‌گیری مخالفت‌هایی میان روحانیان و به تبع آن، مردم شد که در بسیاری موارد به لغو یا تعلیق اصلاحات آموزشی منجر گردید. مسائلی چون تقابل مسیحیت و اسلام، آموزش زنان، نظریات علمی متناقض با شرع مثل نظریه تکامل و ترس از نفوذ سیاسی و فرهنگی غرب بر جامعه از عمده دلایل مخالفت‌ها بود. به علاوه آموزش سنتی در تمام سطوح تحت نفوذ روحانیان بود و رواج مدارس مدرن، نظام آموزشی ایران را از حیطه قدرت ایشان خارج می‌کرد. بنابرین آنها با نوشتن رسالات و فتواهایی، مخالفت خود را ابراز کردند. برای مثال آیت‌الله نایینی در فتوایی، مدارس نوین را تلاش صلیبیان برای غلبه بر مسلمانان، تیشه زدن به ریشه اسلام و ترویج عقاید داروینی مسلکان شمرد. شیخ فضل‌الله نوری نیز افتتاح مدارس دخترانه را در حکم توسعه فاحشه‌خانه‌ها دانسته و در رسالات مختلفی علوم و آموزش غربی را خلاف شرع اعلام کرد. فتواها و رسائل متعددی از دیگر علما نظیر فتوای سید علی یزدی برای حمله به مدرسه رشدیه نیز موجود است. هرچند باید درنظر داشت، همه روحانیون پیرو این دیدگاه نبودند. مثلا شیخ هادی نجم آبادی و آیت الله طباطبایی از بانیان مدارس جدید بودند و حتی مدارسی برای دختران تاسیس کردند.

در مقابل گروه اول، دیدگاه غرب‌گرایان افراطی قرار داشت که معتقد بودند آموزه‌های اسلامی مانع پیشرفت کشور و آموزش مردم است. آنان به تعلیم فلسفه و علوم غربی به جای آموزه‌های مذهبی در مدارس تاکید داشتند. مشهورترین روشنفکر این گروه، فتحعلی آخوندزاده بود. او در رساله الفبای جدید، حتی طرحی برای تغییر خط مطرح کرد و علت آن را نواقص خط عربی شمرد که باعث سختی سوادآموزی و فرار محصلین از درس می‌شد. همچنین در رساله مشهور مکتوبات کمال الدوله بر جایگزینی باستان‌گرایی و حکمت و فلسفه به جای آموزش مذهبی تاکید کرد. وی معتقد بود آموزش‌های مذهبی و اسلامی از علل اصلی توسعه خرافات و جهل مردم است. ایده‌های وی در همان دوره قاجار مورد توجه برخی متفکران دیگر نظیر میرزا آقاخان کرمانی و ملکم قرار گرفت. با این حال به علت دین‌ستیزی نتوانست مردم را جذب کند. هرچند در دهه‌های بعد مورد اقبال قرار گرفت.

مهمترین و موفق‌ترین دیدگاه، نظر روشنفکرانی بود که تلاش می‌کردند اسلام را با تجدد آشتی دهند. در مناطق دیگر جهان اسلام نظیر عثمانی و مصر نیز از این شیوه برای غلبه بر تفکر سنتی استفاده می‌شد. مشهورترین فرد این دسته سید جمال الدین اسدآبادی بود. رسائل وی نه تنها در ایران، بلکه در گستره‌ای از هند و افغانستان تا عثمانی و آفریقا خوانده می‌شد. او عنوان کرد، اسلام دینی موافق فلسفه و علم است و باید از این دو سلاح برای ارتقای مسلمین و مقابله با غرب استفاده کرد. عقاید وی باعث تغییر تفکر روشنفکرانی چون ملکم و آقاخان کرمانی شد که پیش‌تر اسلام را مانع پیشرفت می‌دانستند. ملکم از اولین کسانی بود که در رساله دفتر تنظیمات به لزوم اخذ علوم انسانی نظیر علم حقوق، سیاست و مدیریت در کنار علوم تجربی و فناوری‌های غربی تاکید کرد و برنامه‌های اصلاحاتی پیشین را ناقص دانست. او برعکس دیدگاه‌های سنتی که رواج علوم و آموزش غربی را مجرایی برای نفوذ غربیان در نظر می‌گرفتند، اخذ علوم غربی را راهی برای جلوگیری از چیرگی قدرت غرب بر ایران عنوان کرد.

در همین راستا افرادی مانند مستشارالدوله پا را فراتر گذاشته و عنوان کردند اساسا تمام تعالیم غرب برگرفته از اسلام است. او در رساله یک کلمه، پرخواننده‌ترین رساله پیش از مشروطه، اصول نوزده‌گانه حقوق بشر غربی را با آیات و احادیث اسلامی تطبیق داد. سید جمال‌الدین اسدآبادی نیز در رسائل خود ریشه بسیاری از پیشرفت‌های علمی و فرهنگی غرب را استفاده از دستاوردهای مسلمین می دانست. امثال میرزا آقاخان کرمانی، مجد سینکی و طالبوف نیز بر همین عقیده بودند. البته طالبوف تنها به نوشتن رسالات تبلیغی بسنده نکرد و کتب آموزشی مانند کتاب احمد برای کودکان نوشت که در همان زمان حیاتش به عنوان متن درسی در مدارس استفاده شد.

در نهایت این دیدگاه موفق شد بیشترین تاثیر را در جلب نظر مردم به اصلاحات غربی بر جا بگذارد. زیرا به آنان اطمینان می‌داد، اخذ علوم و آموزش غربی ضربه‌ای به اسلام نمی‌زند بلکه با تعالی فکری مسلمانان، قدرت آنان را در برابر غرب افزایش خواهد داد. بنابرین در عین اصلاح خرافات اعتقادی، با رواج علوم جدید در جامعه موفق به اعتلای فکری جامعه ایران گردید.

منابع

از ستیز تا سازش/حمید کرمی‌پور

تاریخ تفکر سیاسی در دوره قاجاریه/ داریوش رحمانیان

فاطمه کاملی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *