Search
Close this search box.
تازه ها
مقدمه‌ای بر هنر قرن بیست و یکم (بخش دوم)

فرهنگ دیداری

فرهنگ دیداری قرن بیست و یکم به صورت یک زمینه مطالعاتی میان رشته‌ای درآمده است که با رویکردی چند جانبه به بررسی چگونگی ارتباط با تصاویر و سهم آنها در شکل‌دهی به هویت، جنسیت، طبقه اجتماعی، روابط قدرت و دیگر معناها و ارزش‌های سیاسی و اجتماعی می‌پردازد. رشته‌های دیگری که مطالعات فرهنگ دیداری در کنار هنر بررسی می‌کند عبارتند از: پزشکی، علم، سیاست، فرهنگ مصرفی، دین و معنویت. پژوهشگران فرهنگ دیداری فیلم و داستان‌های مصور و طراحی مد و اشکال دیگر فرهنگ مردمی را تحلیل می‌کنند و در عین حال به رسانه‌های قدیمی هنرهای زیبا همچون نقاشی می‌پردازند و برای تحلیل از متدولوژی‌ها و نظریه‌های فراوانی از جمله نشانه‌شناسی، جامعه‌شناسی، روانکاوی، نظریه دریافت، فمینیسم و مفهوم نگاه خیره بهره می‌برند.

به همان صورتی که پژوهشگران فرهنگ دیداری همه نوع تصویر و رسانه را بررسی می‌کنند، هنرمندان قرن بیست و یکم نیز از عرصه‌های فرهنگی متنوع فرهنگ الهام می‌گیرند و از آنها تصویر و مواد و مفهوم استخراج می‌کنند و به این ترتیب از قلمرو تاریخ هنر و طراحی فراتر می‌روند. مثلا موضوع کار پل فیفر ورزش حرفه‌ای و هواخواهان دلباخته‌اش است و صنعت تلویزیون منشا ویدئو اینستالیشن‌های متعدد کریستین جانکوفسکی.

ویم دلووی، مطالعه شماره 147، 2004، مداد و مدادرنگی و ماژیک و استیکر روی کاغذ

بیشتر هنرمندان معاصر مرز مشخصی بین هنر والا و فرهنگ مردمی قائل نمی‌شوند. مثلاً تعدادی از هنرمندان معاصر از تکنیک سنتی فایبرآرت استفاده می‌کنند اما از آن برای خلق فرم‌های نامعمول یا موضوعات سیاسی و اجتماعی جاری استفاده می‌کنند. در همین راستا غدا عمر با استفاده از نخ روی بوم تصویر بدن برهنه زنان را در حال هم‌آغوشی گلدوزی می‌کند و سپس جاهایی از تصاویر گلدوزی شده را با ضرب قلم‌هایی رنگی می‌پوشاند. موضوع کارهای او بیان کردن میل جنسی زنانه و سرکوب اروتیسیسم در جوامع غربی و اسلامی است.

مثال دیگر فرهنگ تصویری در هم آمیخته تعامل بین علم و هنر معاصر است، چرا که عده زیادی از هنرمندان معاصر از تصویرسازی و ایده‌های علمی در کار خود استفاده می‌کنند. مثل سری ویم دلووی با عنوان کلوکا که انسان را به صورت سایبورگ و دستگاه گوارش انسان را همچون ماشینی بیومکانیکی نشان می‌دهد.

دست آخر اینکه بسیاری از هنرمندان قرن بیست و یکم عمیقا متأثر از غوطه‌ور شدن در فرهنگ دیداری جهان شده‌اند. این فرهنگ دیداری به واسطه شبکه‌های آنلاین حی و حاضر شده است. خیلی از هنرمندها وبسایت شخصی دارند و گروهی اساساً هنر خود را برای نشر در رسانه‌های جمعی می‌آفرینند. مثل همه اعصار گذشته فناوری‌های نو فرصت‌ها و چالش‌های جدید به همراه آورده است.

هنر عمومی و هنر مشارکتی

هنر عمومی در اواخر قرن بیستم جایگاهی برای خود یافته بود و هنرمندان سنتی و تجربی را جذب خود می‌کرد. در قرن بیست و یکم هنر عمومی شاخه‌ای بسیار تنومند شد و خلاقیت بسیار در آن به کار رفت. هنر عمومی در کنار شکل‌های متداول همچون بناهای یادبود مکان محور، نقاشی دیواری، گرافیتی و همکاری بین هنرمندان و مهندسان و معماران، به اهداف و فرم‌ها و محل‌های جدیدی هم رسیده است، از جمله آرت شاپ‌های ناگهانی (پاپ آپ)، راهپیمایی در خیابان‌ها و پروژه های آنلاین.

هنرمندان این شاخه هنری در قرن بیست و یکم بعضا از روش‌های متداول همچون اینستالیشن و پرفورمنس استفاده کرده اما گونه‌های نوینی برای این رویکردها ابداع کرده‌اند. مثلا امروزه اینکه هنرمند افرادی را با مهارت‌های خاص برای اجرای پرفرورمنس استخدام کند امری معمول است. به همین صورت ونسا بیکرافت مانکن‌ها را برای اجرای پرفورمنس خود استخدام کرد و دو هنرمند همکار به نام‌های آلورا و کالدازیلا در چندین اینستالیشن از ورزشکاران حرفه‌ای به عنوان اجراگر استفاده کردند.

یک گرایش مهم دیگر در قرن بیست و یکم هنری بوده است که لازمه‌اش مشارکت باشد، در این کارها محتوای اثر همان تعامل‌های اجتماعی است که حول آن شکل می‌گیرد. اغلب این دسته آثار را هنر رابطه‌ای می‌نامند و در آن کار هنری به نحوی حوزه عمومی را درگیر می‌کند.

مثلاً کارستن هولر در موزه سرسره‌های بزرگی تعبیه کرده بود تا افراد با آن به پایین بلغزند، و ریرکیت تیراوانیجا یکبار در گالری غذای تایلندی پخت و به مخاطبان گالری داد.

هنرمندانی که شیفته بلاواسطگی و ارتباط‌دهی قوی رسانه‌های شبکه جهانی هستند پروژه‌های آنلاین خلق می‌کنند و مردم را به تعامل اجتماعی دعوت می‌کنند. زیبایی‌شناسی رابطه‌ای به صورت نظریه‌ای انتقادی برای ارزشیابی و تحلیل چنین فعالیت‌هایی ایجاد شده است. پرسش‌های اصلی در این مباحثه‌ها عبارتند از: آیا این امر واجد اهمیت است که این تعاملات اجتماعی جهان را جای بهتری می‌کنند یا صرف سرگرمی و گپ و گفت اهدافی بسنده هستند؟ تا چه حد می توان محصولات فیزیکی هنر رابطه‌ای (همچون سرسره های هولر) را از حیث زیبایی‌شناسی و تاثیرات اجتماعی ارزیابی کرد؟

قرن بیست ویکم تازه شروع شده و ایده‌ها و موضوع‌ها به سرعت در حال تکامل هستند و هنرمندان جدید پیوسته توجه و نفوذ پیدا می‌کنند.

ترجمه: زهرا قیاسی