Search
Close this search box.
تازه ها
مکتب‌های هنری: (اکسپرسیونیسم)

اکسپرسیونیسم نام مکتب و سبکی در هنر است که از واژه‌ی «اکسپرس» به معنای ابراز کردن خویشتن یا بیان کردن خود، گرفته شده است. این مکتب در اواخر قرن نوزدهم و در مقابل مکتب‌های امپرسیونیسم و سمبولیسم ابتدا در آلمان توسط هنرمندان آلمانی به‌ویژه ارنست لودویگ کوشنر، به وجود آمد و سپس بین هنرمندان سایر نقاط اروپا و آمریکا طرفدار پیدا کرد.

آثاری اکسپرسیونیسم نمایانگر حالات روحی و احساسات و عاطفه‌ی هنرمند یا کسی و یا شیءای است که به آن می‌نگرد. این حس و حال به صورت اغراق شده یا کج و معوج در این آثار بروز می‌کند. در آثار هنری اکسپرسیونیستی بیان عشق، ترس، نفرت، تحسین، وحشت و دیگر احساس‌های انسان، با رنگ‌های تند و خطوط درهم و صورت‌‌هایی دفرمه شده نشان داده می‌شود.

از نظر هنرمندان سبک اکسپرسیونیسم، احساس‌های ما در مورد اشیاء و انسان و طبیعت، بر چگونگی دید ما به آن ها و فراتر از آن بر خاطره ای که از آن ها داریم، تأثیر می گذارد. تصاویر در این سبک حامل هیجان های لحظه ای و تشویش آمیز و غلو شده است. در آثار اکسپرسیونیستی خطوط تند و تیز و درهم است و تضاد رنگ و نور در تصویر وجود دارد.

اکسپرسیونیست‌ها بر نشان دادن رنج‌های انسان و آلام زندگی او و فقر و خشم و شهوت، تأکید دارند و از نظر آن‌ها نشان ندادن این احساس‌ها در تصایری که خلق می‌کنند، نشانه‌ی فریبکاری و دور شدن از واقعیت است. به همین دلیل اغلب آثار اکسپرسیونیستی بیانگر اضطراب، سرگشتگی، افسردگی و درد و رنج و اندوه است.

این سبک که اوج محبوبیتش در بین هنرمندان، در سال‌های پس از جنگ جهانی اول است، به نوعی نمایانگر اضطراب انسان و سرخوردگی و ناامیدی اجتماع بعد از جنگ است.

در آثار اکسپرسیونیستی با ترکیب‌بندی‌های شلوغ و درهم روبرو هستیم. در نقاشی‌های اکسپرسیونیستی رنگ‌ها با ضربه‌های سریع و با رنگ‌های متضاد و درخشان نشان داده می‌شوند.

اکسپرسیونیست‌ها اعتقاد دارند که هنر آن‌ها نشان دادن واقعیاتِ عریان هستی است و از نظر آن‌ها این واقعیات همان نشان دادن درد و آلام بشری است. آن‌ها عامدانه از تصویر کردن هر نوع ظرافت و هر چیزی که به تعبیری زیبا نامیده می‌شود، دوری می‌کنند. تصاویر آن‌ها ساده و به دور از تزیینات است.

در یک اثر اکسپرسیونیستی آنچه اهمیت دارد نمایش احساسات و عواطف است. تصاویر و رنگ‌ها و خطوط و نور همه در خدمت نشان دادن احساس هستند. مخاطب در مواجهه با اثر اکسپرسیونیستی با هماهنگی و تعادل بصری مواجه نمی‌شود، همه چیز او را به این سو سوق می‌دهد که درگیر غلیان احساسات شود، این احساسات از همدلی و همدردی تا خشم و نفرت و آشفتگی تغییر می‌یابد.

بیاناز نظر اکسپرسیونیست‌ها آنچه در هنر اهمیت دارد، تقلید از طبیعت و یا نشان دادن ظرایف و زیبایی‌ها نیست، بلکه آنچه مهم است بیان احساسات از راه انتخاب رنگ‌ها و چینش اشکال و استفاده از خطوط است. اکسپرسیونیست‌ها با بیان احساسات به نوعی به مکاشفه‌ی درونی در آثارشان می‌پردازند؛ اما اغلب به همین کندوکاو درونی و یافتن احساسات گاه متناقض در درون خود بسنده نمی‌کنند، بروز و تصویر این احساسات برای آن‌ها به نوعی یک نقد اجتماعی است. آن‌ها دنیا و مسائل پیرامون خودشان را به تصویر می‌کشند. نقد خشونت، خشم، استیصال، به‌هم ریختگی روحی، سرخوردگی و فقر، که به گمانشان محصول دنیای مدرن است.

اکسپرسیونیست‌ها برای به تصویر کشیدن احساس، از شکل‌های روزمره و طبیعت بی‌جان و رابطه‌های عادی انسان‌ها استفاده می‌کنند؛ اما فیگورها و اشکال را در جهت هدف خودشان که بیان خالص احساس است، تغییر می‌دهند. اشیای دفرمه و صورت‌های کاریکاتور گونه از مشخصه‌های تصاویر اکسپرسیونیستی است.

جنبش اکسپرسیونیست یکی از مهم‌ترین رویکردهای هنری است که در قرن بیستم بین هنرمندان اکثر رشته‌های هنری پرطرفدار شد. از تلفیق این سبک با دیگر شیوه‌های بیان هنر، هنرمندان تصاویر تأثیرگذار و چالش برانگیز و بی‌بدیلی خلق کردند.

از جمله آثار معروف و مهم اکسپرسیونیستی در نقاشی می‌توان به اغلب آثار ادوارد مونش[1] نروژی و اثر معروف جیغ او اشاره کرد. همچنین اغلب آثار ونسان ون گوگ[2] نقاش هلندی در این دسته قرار دارند.

در مجسمه‌سازی اغلب آثار ارنست بالاخ[3] و به ویژه تندیسی با نام: «رحم کن!»، در سینما فیلم «مطب دکتر کالیگاری» ساخته‌ی رابرت وینه[4] کارگردان اتریشی از آثار معروف به سبک اکسپرسیونیستی است. در تئاتر آگوست استریندبرگ[5] نمایشنامه‌نویس سوئدی از پیشتازان این جنبش است. در موسیقی چند اثر از آرنولد شونبرگ[6] آهنگساز آلمانی، بیانگر این سبک هنری است. آثاری که با تکرار نت‌ها بر خلاف قاعده‌های معمول، بیانگر و برانگیزاننده‌ی شور و احساس درونی و ذهنی انسان است.

در ایران هم هنرمندانی در سبک اکسپرسیونیسم آثاری خلق کردند، از جمله مهم‌ترین آن‌ها در نقاشی، برخی آثار کامبیز یکتایی، و بهمن محصص است. در ادبیات بیشتر آثار بهرام صادقی در این سبک نوشته شده است، به ویژه رمان «ملکوت». در هنر عکاسی می‌توان به آثار شادی قدیریان درباره‌ی جنگ و مجموعه‌ی «مادران شهدا» اثر نیوشا توکلیان اشاه کرد.

منابع

تاریخ هنر، ارنست گامبریج، ترجمه‌ی علی رامین، نشر نی، 1382.

مکتب‌های ادبی، رضا سید حسینی، نشر نگاه، 1384.

[1]. Edvard Munch

[2]. Vincent Willem van Gogh

[3]. Ernst Barlach

[4]. Robert Wiene

[5]. Johan August Strindberg

[6]. Arnold Schoenberg

تألیف و گردآوری: مرضیه ازگلی