جنبش پاپآرت (هنر همگانی) طی سالهای 1950 تا 1960 ابتدا در انگلستان و آمریكا و سپس در نقاط دیگر اروپا شكل گرفت. پاپآرت یكی از مهمترین و تأثیرگذارترین جنبشهای هنری دوران مدرن است. نام پاپآرت را لارنس الووی1 منتقد انگلیسی هنر، بر این سبك و شیوهی هنری گذاشت. این واژه مخفف اصطلاح (Popular Art) است. جنبش فوق همچنان كه از نامش پیداست جنبش هنری است كه موضوعات، سوژهها و تصاویرش را از فرهنگ همگانی و رایج مردم زمانهی خود میگیرد. در واقع پاپآرت در مقابل اكسپرسیونیسم انتزاعی كه در سالهای 1940 تا 1950 جنبش پرطرفداری بین هنرمندان اروپایی و آمریكایی بود، شكل گرفت. هنرمندان پاپ آرت اكسپرسیونیسم انتزاعی را بیش از حد ذهنی، روشنفكرانه، جدی و رسمی میدانستند كه از سبك و شیوهی زندگی تودهی مردم فاصله داشت.
در سال 1956 نمایشگاهی در لندن برپا شد با عنوان «فردا چنین است»، كه آن را میتوان امضایی برای جنبش هنری پاپ آرت در نظر گرفت. از جمله هنرمندانی كه در این نمایشگاه شركت كرد و پوستر تبلیغاتی آن را نیز طراحی كرد، ریچارد همیلتن بود كه یكی از هنرمندان معروف این سبك است. در پوستری كه او طراحی كرد كلاژی از تصاویر سینما و تلویزیون، قوطی كنسرو، لوازم خانگی برقی و عكس مجلههای تبلیغاتی و تصاویری از این دست، دیده میشود. این پوستر بعدتر با عنوان «چه چیزی واقعاً خانههای امروزی را متفاوت و جذاب میكند؟» به یكی از آثار مهم و شناخته شدهی این جنبش تبدیل شد.
این جنبش هنری مبتنی بر تصاویر آشنای روزمره و یك نوع سلیقهی همگانی است. استفاده از اشیاء روزمره و مصرفی یا تصاویر آنها در آثار پاپآرت ویژگی معمول است. به همین دلیل پاپآرت را هنر تبلیغی یا هنری كه در خدمت تبلیغات است هم، معرفی میكنند. استفاده از تصاویر كالاهای تجاری مثل ماشینهای آخرین مدل و یا قوطیهای كنسرو و نوشیدنی و لوازم خانه و یا نشان دادن سبك و سیاق لباس پوشیدن و آرایش مو و چهرهی ستارگان سینما همه در خدمت تبلیغات محصولاتی بود كه هر روز بر تولید آنها افزوده میشد و جامعهی بعد از جنگ جهانی را به سوی مصرفگرایی بیشتر سوق میداد. ارجاع آنها معمولاً به محصولاتی است كه كمپانیهای بزرگ در نیمه ی قرن بیستم عرضه كردند و پس از مدتی با تولید انبوه به مواد مورد استفادهی روزمره و دوستداشتنی مردم تبدیل شدند؛ مانند كارخانههای كوكاكولا و كارخانههای تولید سیگار و غیره. اگر چه عدهای از هنرمندان پاپآرت در نقد مصرفگرایی و پیرو مد بودن جامعه و نفی سطحینگری آثاری خلق كردند اما به طور كلی هنرمندان این شیوه و سبك هنری ادعایی در نقد جامعهای كه پرشتاب به سوی مصرفگرایی هرچه بیشتر و صنعتی شدن پیش میرفت، نداشتند؛ و چه بسا برخی از آنها این پیشروی را نماد قدرت و رفاه و پیشرفت جامعه میدانستند و در آثارشان هم این مضامین نمود داشت. آنها در پی جذب بیشترین مخاطب بودند و میخواستند آثاری عرضه كنند كه قابل فهم برای تعداد بیشتری از مردم باشد.
در هنرهای تجسمی و معماری سبك آنها اغلب تركیبی بود. عكسها و تصاویر روزنامهها و مجلات را در كنار نقاشیهای كارتونی و رنگهای تند و خالص استفاده میكردند. همچنین از مواد صنعتی جدید مانند پلاستیك و فوم و پلكسیگلس و رنگهای اكرلیك و نیز چاپ دستی و صنعتی در آثارشان استفاده میكردند. در معماری و طراحی داخلی نیز استفاده از رنگها ی تند و نئونی، نورهای فلورسنت و درخشان و خطوط متقاطع و اشكال هندسی و نیز استفاده از نقاشیهای پوسترگونه بر روی دیوارها، از ویژگیهای سبك پاپآرت است.
به نظر هنرمندان پاپآرت، موضوعهای پیش پا افتاده و اشیاء روزمره قابلیت این را دارند تا به آثار هنری تبدیل شوند كه باعث تفنن و سرگرمی و شور و شعف در مخاطب شوند.
پاپآرت مخاطب را به جلوههایی از فرهنگ عامه از جمله مجلات طنز، آگهیهای تبلیغاتی، سینما و تلویزیون و صنعت مد و فشن، ارجاع میدهد. مضامین استفاده شده در این آثار هم معمولاً و به تعبیر منتقدین: گذرا، تجاری، انبوه، مصرفی، فكاهی، جوان پسند، پر سرو صدا و عامهپسند، عنوان میشود.
همچنین پاپ آرت در موسیقی باعث پیدا شدن سبك در موسیقی شد كه از آن به عنوان انقلابی در موسیقی قرن بیستم یاد میكنند. سبك پاپ در موسیقی طرفدارانی انبوه پیدا كرد كه تا حد شیدایی برخی از هنرمندانش را ستایش میكردند.
از جمله هنرمندان مطرح در این سبك میتوان از هنرمندان «گروه مستقل» در لندن نام برد؛ ریچارد همیلتون2 نقاش، لارنس اولووی منتقد هنری و ادواردو پائولوتزی3 طراح و مجسمهساز، از اعضای این گروه بودند.
همچنین اندی وارهول4 و روی لیتكنستاین5 از جمله هنرمندان آمریكایی این سبك بودند كه در پیشبرد و منسجم كردن نظریههای پاپآرت نقش بسزایی داشتند. اندی وارهول میخواست تا با تولید انبوه از یك اثر به دوران تك و خاص بودن اثر هنری پایان بدهد. او حتی نام آتلیه و كارگاه هنری خود را كارخانه گذاشت تا نشان دهد كه كار او شاگردانش تولید انبوه اثر است.
از دیگر هنرمندان این سبك میتوان از تام وسلمن6، روبرت ایندیانا7 و جورج برشت8، طراحان و نقاشان آمریكایی و پیتر بلیك9و دیوید هاكنی10 نقاشان انگلیسی، نام برد.
با این كه استقبال از سبك پاپآرت در دهه هفتاد قرن بیستم هر روز كمتر و كمتر شد، اما این سبك همچنان در بین هنرمندان طرفدارانی دارد و بهویژه در هنر گرافیك و تبلیغات تلویزیونی و رسانههای تصویری همچنان به طور وسیع مورد استفادهی طراحان و هنرمندان قرار میگیرد.
در ایران هم این سبك هنری بسیار مورد توجه قرار گرفت و در میان هنرمندان و مخاطبانشان طرفداران بسیاری پیدا كرد. از جمله هنرمندان ایرانی كه در سبك پاپ آثار بسیاری دارند میتوان به پرویز تناولی طراح و مجسمهساز اشاره کرد.
1-Lawrence Reginald Alloway
2-Richard William Hamilton
3- Sir Eduardo Luigi Paolozzi
4-Andy Warhol
5- Roy Lichtenstein
6-Thomas K. Wesselmann
7-Robert Indiana
8- George Brecht
9-Sir Peter Blake
10- David Hackney
منابع:
هنر مدرن، نوربرت لينتن، ترجمهی علی رامين، نشر نی، 1382
دايرةالمعارف هنر، روئين پاكباز، انتشارات فرهنگ معاصر، 1378
تاريخ و هنر مدرن، اچاچآرناسون، ترجمهی مصطفی اسلاميه، انتشارات آگاه، 1375
مرضيه ازگلی