Search
Close this search box.
تازه ها
چرا مطالعه مسائل زنان اهمیت دارد؟

آیا هنوز هم باید به مسائل زنان پرداخت؟ آیا تاریخ دو قرن مطالعات زنان و به دنبال آن تعدیل‌هایی که در سراسر جهان برای احقاق حقوق زنان صورت گرفته است نشانه‌ای بر پایان این مطالعات نیست؟ آیا زمان آن نرسیده است که در بحث‌های مربوط به جنسیت، صحبت از زنان را کنار بگذاریم و به دیگران بیاندیشیم؟ پاسخ مشخص است: «هنوز راهی زیادی برای برابری مانده است». در طول سالیان، صحبت‌های زیادی پیرامون مسئله‌های زنان صورت گرفته، کتاب‌های زیادی نوشته شده، سخنرانی‌ها و گردهمایی‌های بزرگی ترتیب داده شده است اما هنوز هم زنان نتوانسته‌اند دقیقاٌ به جایگاه حقیقی‌ خود در جامعه و یا حتی خانواده، که گویی جامعه‌ای کوچک است، دست یابند.

زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می‌دهند اما هنوز هم با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند که جز از راه آگاه‌سازی و تلاش جمعی، گشایشی در آن ممکن نخواهد بود. هنوز مناطق و روستاهایی در کشور وجود دارد که دختران از تحصیلات و امکانات آموزشی محروم هستند، هرچند که قانونی در این میان برای منع استفادۀ آن‌ها از موقعیت‌های آموزشی وجود ندارد اما بحث باورهای فرهنگی مسئله را متفاوت می‌کند. تلاش‌های زیادی برای برابری صورت گرفته است اما هنوز در کشورمان زنان تنها حدود 18 درصد از جمعیت شاغل را تشکیل می‌دهند و سهمشان در نرخ بیکاری حدود 19 درصد است که در مقایسه با مردان که 82 درصد جمعیت شاغلین را تشکیل می‌دهند. به راحتی می‌توان درک کرد که گویی زنان از حوزۀ اشتغال بیرون رانده شده‌اند. از گذشته کار خانگی برای زنان فعالیتی محسوب شده است که در حیطۀ وظایف آنان تعریف می‌شود، فعالیتی که هیچ مزایای مالی برای زنان ندارد و دستاوردی اجتماعی نیز به بار نمی‌آورد. زنان سالیان دراز در خانه‌ها مانده‌ و فضای اشتغال را برای مردان خالی کرده‌اند اما اکنون که حدوداً 60 سال است خواستار بازگشت به این حوزه هستند تنها توانسته‌اند به مقدار اندکی در آن سهیم باشند.

مسائل و مصائب زنان تنها به همین حوزه‌ها محدود نمی‌شود. مسئلۀ خشونت خانگی نیز یکی دیگر از این مسائل است که که با وجود قانون‌هایی که در این حوزه برای جلوگیری از آن تصویب شده‌‌‌اند اما هنوز هم شاهد ادامۀ آن‌ها هستیم. طبق آخرین آمار مرکز تحقیقات زن و خانواده تهران 66 درصد زنان ایرانی با خشونت مواجه هستند این در حالی است که آمار جهانی برای زنان حدود 33 درصد است. موضوع مهم دیگر در حوزۀ مطالعات زنان در ایران مسئلۀ ازدواج زیر سنین قانونی است که متاسفانه به دلیل عدم ثبت رسمی برخی از این ازدواج‌ها آمار دقیقی از آن در دست نیست.

مسائل ذکر شده تنها بخشی از مطالبی است که در حوزۀ زنان امروزه قابل بررسی است که البته درمورد آن‌ها فعالیت‌هایی نیز صورت گرفته است. فعالیت‌های اصلی مطالعات زنان به چند حوزۀ مشخص تقسیم‌بندی می‌شود: نظریه‌پردازی پیرامون مسائل زنان، توجه به تجربیات روزمرۀ آن‌ها، تلاش در جهت از بین بردن تصورات غلط و کلیشه‌ای دربارۀ زنان، ارائۀ راهکارهای عملی برای تغییر نابرابری‌های جنسیتی و امثالهم در طول چندسال اخیر قوانینی برای حمایت از زنان پیرامون این مسائل اساسی تصویب شده است؛ در واقع تلاش شده است موقعیت‌ها و امکاناتی شکل بگیرد که فضای حضور زنان در جامعه را از حالت نابرابری صرف خارج کند. اما متأسفانه امروزه با نگاهی به آمارهای مذکور متوجه خواهیم شد که راهی طولانی در پیش است برای آن که نیمی از اعضای جامعه بتوانند به اندازۀ نیمی دیگر از مواهب و موقعیت‌های موجود بهره‌مند شوند.

امروزه در رشتۀ مطالعات زنان تلاش بر این است که به مسائل اساسی زیست زنان (از جمله: تحصیل، اشتغال، ازدواج و فرزندآوری، نابرابری‌ها و کلیشه‌های جنسیتی و غیره) پرداخته شود. در واقع باید گفت تا زمانی که زنان در ایران با مشكلات خرد و كلان، دست و پنجه نرم می كنند، پرداختن به رشته مطالعات زنان ضرورت دارد.

نوشین صفائیان