نوشآفرین انصاری متولد سال 1318 است و در سال 1338 در ژنو فوق دیپلم کتابداری گرفت و در هند بصورت داوطلب در کتابخانه دهلی بود. در سال 1345 به کانادا رفت و در رشتهی کتابداری تحصیل کرد در سال 1357 در حال تکمیل پایاننامه دکتری بود که به ایران بازگشت و کار نیمهتمام ماند. در سال 1357 سمت دبیری شورای کتاب کودک را بر عهده گرفت و در سال 1377 پس از سی سال از تدریس در دانشگاه تهران بازنشسته شد.
در هر سازمان و موسسه موقع و نظام کتابخانه آن است که مسئولان برای آن بپذیرند میتواند واحدی تحمیلی باشد یا پویا و سازنده یا برزخی بین این دو حالت اگر این «میتواندها» را به «باید کرد» تبدیل میکردیم بیگمان به نوع اول و سوم خط بطلان میکشیدیم.
نقش کتابخانه تاکنون چنین بوده است که بیشتر جوانان نسبت به آن بیاعتنا ماندهاند. متوجه باشیم که از جوانانی صحبت میکنیم که به کاخهای جوانان میآیند ولی نسبت به کتابخانه بیاعتنا هستند چرا که کتابخانه بوی آموزش میدهد و جوان از نظام آموزشی دل خوشی ندارد و سایر تفریحات پر سر و صداتر و راحتتر به نظر میرسند. نسلی که فریاد میکشد ولی صدایش شنیده نمیشود. این نظر خانم انصاری استاد کتابداری و کتاب پژوهی است.
کتاب شرح قصه پرغصه دوستداران کتاب و مقالات پژوهشی در این باب است. انصاری طالب برنامهریزی ملی خدمات کتابخانهها در ایران است. نقش تربیتی خدمات کتابخانه در همه سطوح از روستا تا دانشگاه را متذکر میشود. در دانشگاهها هم انگیزه کتابخوانی و کتاب مناسب و نحوه توزیع آن مغفول مانده است.
انصاری برای خروج از وضع موجود با توجه به امکانات فعلی راهکارهایی ارائه میدهد. روش دستیابی آزاد، توجه به مطالعات غیرتخصصی دانشجویان، از دیگر پیشنهادات اوست.
بحث کتابدار ذهن خواننده را از تصور تشابه کار کتابدار با انباردار خارج میکند و آّشکار میکند که کتابداری چه تخصص و حوصله و علاقهای میطلبد خصوصاً کتابدار کودک.
خواننده با مطالعه مقالات نویسنده به این واقعیت واقف میشود که در مملکت ما به جز چاپ کتاب که اکنون در تیراژهای زیر هزار جلد منتشر میشود خلاء بسیار عجیبی در زمینه کتابخانه و کتابداری و اصولاً کاربری کتاب وجود دارد؛ کتاب جریانی سرگردان در عالمی برزخی شده است.
در مقاله فانوس دانایی که به مناسبت پنجاه سالگی شورای کتاب کودک نگاشته است به آموزندگی و پذیرندگی و ماندگاری کار شورای کتاب کودک اشاره میکند از جمله میگوید: خانم میرهادی بر این باور است که آگاهی بیشتر و حرکت به سوی خودآموزی و خودسازی تنها راه رسیدن به زندگی بهتر و مفیدتر است.
از زبان نوشآفرین انصاری:
من از زندگیام راضی هستم، ولی این به این مفهوم نیست که من در زندگی با ناملایمات بسیار جدی مواجه نبودهام. ناملایماتی که هر کدام از آنها قادر است به فروپاشی فرد بینجامد. ولی اینها باعث نشده که من خوشبینیام را نسبت به هدف و آرمانم و نسبت به توانمندیام از دست بدهم. همیشه فکر کردهام ناملایمات به شکلهای مختلف برای همه وجود دارد، مثل بذری که پاشیده میشود و سهم هرکس دانهای از آن بذر است و همیشه از خدا خواستهام که هیچوقت شکرگزاری از من دور نشود.