تازه ها
آموزش نوین در دوره محمدشاه قاجار

 

دوره محمدشاه و صدراعظم او آغاسی معمولاً به عنوان دوره‌ای سیاه در تاریخ ایران قلمداد می‌شود. زیرا این پادشاه پای دراویش را به عرصه سیاست باز کرد. اما برخی پژوهشگران معتقدند او و صدراعظم درویش مسلکش، افرادی مسامحه‌گر و علاقمند به اصلاحات بودند. محمدشاه در کودکی در تبریز نزد معلمی فرانسوی تاریخ، جغرافیا و زبان فرانسه آموخته بود و مانند پدرش، عباس میرزا، به اروپاییان علاقه داشت. اولین صدراعظم او قائم مقام فراهانی نیز مانند پدر خود میرزا بزرگ (وزیر عباس میرزا) از مدافعان تجدد بود. در این دوره ایران به شدت تحت فشار نظامی و دیپلماتیک روسیه و بریتانیا بود. شاه تصمیم گرفت مسائل فرهنگی را به کشور دیگری محول کند. بنابراین غالب فعالیت‌های آموزشی این دوره به آمریکایی‌ها و فرانسویان سپرده می‌شد.

در ابتدای این دوره، مانند دوره عباس میرزا، آموزش نوین ارتش و واردات اسلحه مدرن توسط افسران انگلیسی ادامه پیدا کرد. اما با اختلاف ایران و انگلستان بر سر مسئله هرات، افسران فرانسوی جایگزین انگلیسی‌ها شدند. همچنین گروهی از تکنیسین‌های فرانسوی برای آموزش فنون ساخت شمع، کاغذ، شیشه و نخ‌ریسی مدرن به ایران آمدند. آنان نقشه‌ای از خلیج فارس رسم و کتاب‌هایی درباره شیمی و فلسفه جدید به فارسی ترجمه کردند.

اعزام دانشجویان نیز در دوره محمدشاه ادامه یافت. ابتدا قرار بود گروهی 50 نفره به مصر فرستاده شوند. (مصر در این زمان با اصلاحات محمدعلی پاشا پیشرفت کرده و مدرسه نظامی قاهره مشهور بود.) اما با وجود پیگیری‌های مشیرالدوله سفیر ایران در استانبول (که خود در زمان عباس میرزا در انگلستان تحصیل کرده بود.) دولت عثمانی و بریتانیا با این طرح مخالفت کردند. در 1845، پنج تن از فرزندان اشراف برای تحصیل در رشته‌های پیاده نظام و توپخانه، باروت‌سازی و ساعت‌سازی، پزشکی و جراحی، معدن‌شناسی و مهندسی به پاریس فرستاده شدند. با این حال فرانسویان همواره به دولت ایران توصیه می‌کردند به جای فرزندان اشراف، فرزندان کسبه را بفرستند که به دنبال تحصیل باشند نه تفریح! شاه نیز که متوجه تاثیر فرهنگ غرب بر دانشجویان ایرانی شده بود به آنها دستور داد تنها به درس خود توجه کنند تا فریفته فرهنگ غربی نشوند. این گروه در سال 1848 به دلیل انقلاب در پاریس و مرگ محمدشاه به ایران بازگشتند و به عنوان دیپلمات، مترجم، افسر ارتش و  بعدها معلمان دارالفنون مشغول به کار شدند.

با این حال آموزش نوین در دوره محمدشاه تفاوت‌هایی اساسی با دوره عباس میرزا داشت. اولا در این زمان خانواده‌های اشراف برای اولین بار فرزندان خود را با بودجه شخصی برای تحصیل به فرنگ فرستادند. این مسئله نشان‌دهنده افزایش اهمیت تحصیلات مدرن در به دست آوردن موقعیت اجتماعی و مقام‌های دولتی بود. از شاخص‌ترین این دانشجویان میتوان از میرزا حسین خان سپهسالار نام برد که بعدا صدراعظم ایران شد. دیگری نیز میرزا ملکم خان بود که نقش مهمی در وقایع مشروطه داشت.

دوم و مهم‌تر آن که در این دوره آموزش نوین در اختیار مردم (بیشتر مسیحیان) قرار گرفت. در 1834 آمریکایی‌های پروتستان نخستین مدرسه پسرانه را در ارومیه افتتاح کردند و تا پایان دوره ناصرالدین شاه بیش از 2400 محصل در 100 مدرسه ارومیه و روستاهای اطراف مشغول به تحصیل بودند و حتی کتب درسی برای آنان تدوین شد. چهار سال بعد نیز نخستین مدرسه دخترانه ارومیه با 4 شاگرد افتتاح گردید که در عرض چند ماه تعداد شاگردان آن به 40 نفر رسید. دوره تحصیل 5 ساله بود و بعد از اتمام دوره، برخی محصلان بورسیه ادامه تحصیل در آمریکا را به دست می‌آوردند. نکته جالب توجه آن که مسلمانان حق تحصیل در این مدارس را نداشتند. البته همین موضوع باعث شده بود علما نسبت به مدارس میسیونری مخالفتی نشان ندهند.

کاتولیک‌های فرانسوی نیز مدارسی در تبریز و جلفای اصفهان تأسیس کردند. اوژن بوره در تبریز مدرسه‌ای رایگان راه انداخت که در آن زبان، تاریخ و جغرافیای فرانسه تدریس می‌کرد. جالب اینکه از 14 شاگرد مدرسه بوره 3 نفر ارمنی و بقیه مسلمان بودند. از 1840، با صدور فرمان آزادی اعتقادی توسط شاه، فعالیت‌های میسیونری رونق بیشتری گرفت. همچنین یکی از ایرانیان ارمنی که در هند تحصیل کرده بود، به درخواست شاه مدرسه شیشوان را برای مسلمانان تأسیس کرد که در آن به آموزش فارسی، انگلیسی، تاریخ، جغرافی و فقه اسلامی به شیوه جدید می‌پرداخت.

علاوه بر موارد بالا، اولین روزنامه ایران به نام کاغذ اخبار نیز در همین دوره (1837) به دست میرزا صالح شیرازی انتشار یافت. او که خود تحصیل کرده انگلستان بود، در یکی از شماره‌های روزنامه، هدف خود را آموزش و تربیت عامه مردم اعلام کرد.

به هرحال تا پایان دوره محمدشاه، آموزش‌ها معمولاً به حوزه نظامی و صنعتی و یادگیری زبان غربی محدود می‌شد. زیرا تصور بر این بود که عقب‌ماندگی ایران تنها در زمینه‌های بالاست. البته همین آموزش‌ها هم به دلیل کمبود بودجه و بازی‌های بین‌المللی و در نهایت مرگ شاه نتیجه دائمی برجای نگذاشت اما مقدمه‌ای شد برای اصلاحات گسترده‌تر دوره ناصری.

منابع

ایران در راهیابی فرهنگی/ هما ناطق

کارنامه فرهنگی فرنگی/ هما ناطق

دین، آموزش و گفتمان اصلاح فرهنگی در عصر قاجار/ مونیکا رینگر

فاطمه کاملی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *