تبلیغات مارکسیتی و فرهنگی اتحاد جماهیر شوروی به زبان فارسی شاید به درازای حکومت شوروی سابق است.
از ابتداییترین آنها چاپ دیوان لاهوتی (از مارکسیستهای ایرانی پناهنده به شوروی) است. در این دیوان اشعار متنوع و بعضاً خنکی(1) در تبلیغ لنین و کمونیسم و استالین و تشویق کشتار مخالفین به چشم میخورد. به سال 1931 بنگاه نشریات به زبانهای خارجی در مسکو برای تبلیغ مارکسیسم لنینسم ایجاد شد با پایان جنگ جهانی دوم و شکست طرح شوروی برای آذربایجان در آذر ماه 1325 فعالیت خود را به دیگر زبانها توسعه داد تا به ایجاد بنگاه نشریات پروگرس انجامید.
از بعضی افراد فرقه دموکرات پناهنده شده به شوروی که زبان روسی را آموخته بودند برای ترجمه کتابها و نشریات به زبان فارسی استفاده مینمود. بعد از کودتای 28 مرداد و انحلال سازمان نظامی حزب توده فعالیت این بنگاه و موسسات مشابه گسترش یافت. این کتابها در شوروی چاپ و به ایران وارد و بیشتر در کتابفروشی واقع در خیابان (استالین) میرزا کوچکخان فعلی به فروش میرسید.
از نظر طبقهبندی به استثنای کتب تبلیغ لنین و مارکسیسم که به صورت غیررسمی فروخته میشد. در زمینه نول و رمانهای کوتاه و بعضاً بسیار دلنشین و دلکش مثل «استخرهای پاکیزه» و «چپق» از ناگیبین و «گردنبند برای سَرمیناز من». از احمد خان ابوبکر. «دو داستان» و «رز طلایی» از کنستانتین پائوستوفسکی و «نامهها» از چندین نویسنده، «نخستین آموزگار» از چنگیز اتیماتوف و در فداکاریهای سربازان روس در جنگ جهانی دوم مثل «زندهها و مردهها» از کنستانتین سیمونوف و «همقطارها» از وِرا ترجمه قازاریان و کتابهایی در زمینه علوم فیزیک و نجوم و روانشناسی بود.
پروگرس در زمینه ادبیات کودکان هم فعال بود و کتابهای «ستارگان در زیر باران» و «یو – یو» از کوپرین، «مرد خشت زن» و «آواز خواندن گرگ» که با ترجمه قازاریان و دیگران چاپ میشدند از جمله انتشارات این موسسه بود. با فروپاشی نظام کمونیستی شوروی فعالیت بنگاه فوق را به شدت کاهش پیدا کرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- از شعرهای لاهوتی در مدح استالین و تشویق به نابودی مخالفین وخسان ؟؟
ای به جمعیت سوسیالیستی
باغبان با خرد مارکسیستی
تو لنین را خلف ناموری،
حزب او را پس از او راهبری
تو که باهوشترین انسانی
خوبتر از همه کس میدانی
که بسا عنصر بیگانه بود
که تاکنون آفت این خانه بود
جنگ صنفی همه جا تیز شده است
تیغ این معرکه که خونریز شده است
تو که در مدرسه سوسیالیزم
هستی استاد علوم لنینیزم
خواهی از شاخ درخت زحمت
در امان ماند از اینسان آفت
به نمایندگی کارگران
چون امین همه رنجبران
این خسان را همه از بیخ بزن
این ستونهای مضر را بر کن
مسکو 1932