به بهانه سیزدهم فوریه سالروز جهانی رادیو، در این مقاله به بررسی تاریخچه این رسانهی ارزشمند در ایران میپردازیم.
رادیو به عنوان یک وسیله ارتباطی نوین، نقش انکارناپذیری در تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ایران دهههای 20 ش به بعد بازی کرد و به رشد آگاهی و احساسات ملی ایرانیان نیز یاری رساند.
نخستین بار در سال ۱۳۰۳ش (1924)، وزارت جنگ مقدمات استفاده از بیسیم را فراهم کرد. اولین ایستگاه فرستنده بیسیم ایران در ۶ اردیبهشت ۱۳۰۵ش در ساعت سه بعدظهر با پخش تلگرافی برای دعوت عمومی جهت همکاری با کشورهای مختلف جهان گشایش یافت و پیامی که از ایستگاه مخابره شد به این مضمون بود که «در این ساعت، موقع تشریفات افتتاحیِه این استاسیون(ایستگاه رادیویی) است. این دستگاه تلگراف از امروز افتخار دارد که دستگاه های مرتبط را دعوت به مخابره با خود بنماید». در همان اوان دولت ایران یک دستگاه ضبط صوت از آلمان درخواست کرد و هدف این بود تا با نصب آن در مجلس و ضبط مذاکرات مجلس، شاه بتواند در قصر خود مذاکرات را بشنود. در واقع این وسیله جدید ابزار مؤثری در دست رضاشاه برای نظارت بر مجلس و کار نمایندگان بود.
از سال ۱۳۱۱ش مؤسسات بیسیم توسعه پیدا کردند، که نهایتاً به ایجاد رادیو منتهی شد. هیئت وزیران روز دوم مهرماه سال ۱۳۱۳ش استفاده از رادیو را تصویب کرد و طبق مقررات، از آن پس برای نصب آنتن و استفاده از رادیو به کسب مجوز از وزارت پست و تلگراف و تلفن نیازمند بودند. در سال ۱۳۱۶ مقدمات ایجاد مرکز رادیو بهوسیله وزرات پست و تلگراف و تلفن فراهم و بهدنبال این اقدام در سال ۱۳۱۷ سازمان پرورش افکار تأسیس شد.
در پنجم اردیبهشت ۱۳۱۹ش رادیو تهران رسماً افتتاح گردید. در مهرماه همان سال عیسی صدیق مأمور تشکیل «ادارهی تبلیغات» شد و خود تا شهریور ۱۳۲۰ش ریاست آن اداره را برعهده داشت. در این افتتاحیه متین دفتری در نطق خود گفت:« رادیو به عنوان یک دستگاه آموزشی برای پرورش افکار در رشتههای مختلف دانش ایجاد شده و اطلاعات خود را بیواسطه و بدون تاخیر به گوش شنوندگان خواهد رساند و به شکرانه این موهبت، هموطنان باید همواره در افزودن دانش خود و به کارگیری آن در راه تعالی و پیشرفت کشور بکوشند».
اهداف و وظایف ادارۀ تبلیغات عبارت بود از: تعیین سیاست و خط مشی رادیو، توسعه فرهنگ عمومی و آشنا کردن مردم بهاصول زندگی نوین، توجه به وحدت ملی، مبانی ملیت و حفظ استقلال، شرح تحولات کشور، رعایت کامل سیاست دولت در انتشار اخبار، تأسیس مدرسه برای تربیت خطیب، قصهگو، شاهنامهخوان، نصب رادیو و بلندگوی عمومی در مرکز شهر و تأسیس مدرسه هنرپیشگی.
از سال ۱۳۱۹ش رادیو تهران در ۲۴ ساعت فقط ۸ ساعت برنامه اجرا میکرد که شامل اخبار، موسیقی ایرانی، گفتار مذهبی، فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی بود. کنداکتور برنامههای رادیو تهران در خردادماه سال ۱۳۱۹ شامل برنامههایی همچون پخش موسیقی ایرانی و فرنگی و همچنین پخش اخبار به زبانهای فارسی، عربی، ترکی، روسی، انگلیسی، آلمانی و فرانسه بود. قابل توجه است که در این ایام مدت زمان پخش برنامههای رادیویی محدود بود و در دو بخش ساعت ۱۱:۳۰ تا ۱۴ و ۱۸ تا ۲۴ منتشر میشد.
در سال ۱۳۲۲ش رادیو تهران بخش دیگری بهتعداد بخشهای قبلی خود افزود و صبحها نیز برنامه آن سه ساعت افزایش یافت. در سال ۱۳۲۴ش برای روزهای تعطیل نیز برنامههاییمدون پخش میگردید. 12سال بعد، نام «رادیو تهران» به «رادیو ایران» تبدیل شد.
در میان نخستین کارمندان رادیو، نام چهرههای برجسته زبان و ادبیات معاصر به چشم میخورد. این افراد از میان فرهنگیان و هنرمندان شایسته وبا ذوق انتخاب و از سایر وزارتخانهها به اداره کل انتشارات و تبلیغات منتقل شدند. محمد حجازی ملقب به مطیعالدوله (نویسنده و داستاننویس)، عبدالرحمن فرامرزی (نویسنده و مدیر روزنامه کیهان)، حسینقلی مستعان (داستاننویس)، ابوالقاسم پاینده (نویسنده)، ابوالقاسم اعتصامزاده و مشفق همدانی(مترجم).
تهیه اخبار رادیو در آغاز توسط خبرگزاری پارس و وزارتخانهها و سازمانهای دولتی انجام میگرفت. نخست وزیری طی بخشنامهای، همه وزارتخانهها و استانداریها را موظف کرده بود تا اقدامات سودمند و عامالمنفعه مأموریت خود را به طرز پسندیده و در خور انتشار به رادیو ارسال کنند. مدتی بعد مقالات سیاسی و اجتماعی روزنامههای مرکز نیز در فهرست برنامههای رادیو قرار گرفت، اما خلاصه این مقالات پیش از پخش رصد میشد و پس از صدور اجازه پخش میگردید. خبرهای ایران به زبانهای خارجی نیز ترجمه و سپس پخش میشد. در ابتدای کار، آژانس پارس اخبار روزنامهها را قیچی میکرد و به دست گویندگان رادیو میداد. اما رفته رفته، پس از پنج سال، این آژانس به یک خبرگزاری جدی تبدیل شد که علاوه بر تهیه و پخش اخبار رادیویی، هر روز چهار شماره بولتن صبح و عصر از اخبار ایران و جهان تهیه میکرد و به رایگان در اختیار روزنامهها قرار میداد.
رادیو و جنگ جهانی دوم
در طول جنگجهانی دوم رقابت سختی میان رادیوهای انگلیس و شوروی با رادیو برلین آلمان در جریان بود و هر یک در تلاش بودند تا با پخش برنامههای فارسی افکار عمومی توده مردم ایران را به نفع سیاستها و مواضع خود تهییج کنند. در پی فشارهای نماینده سیاسی انگلیس، دولت ایران مجبور شد، تن به ایجاد دایره سانسور جهت کنترل اخبار مطبوعات و رادیو بدهد. دایره سانسور در اسفند ۱۳۲۰ش با حضور نمایندگان دولت شوروی و انگلیس به همراه نماینده اداره کل انتشارات و تبلیغات تشکیل شد. در آن روزگار در بیشتر اتومبیلها و اتوبوسها رادیو وجود داشت، از همین رو سر ریدر بولارد سفیر انگلیس در ایران در ۱۱ فروردین ۱۳۲۱ش از نخستوزیر ایران درخواست کرد که رادیوی اتومبیلها و اتوبوسها جمع آوری شوند. وقتی دولت به سفیر انگلیس از فقدان رادیو در اتومبیلهای کرایهای و اتوبوسها خبر داد، سفیر انگلیس بر جمعآوری دستگاههای رادیو از اتومبیلهای شخصی نیز اصرار کرد. این درخواست در هیأت وزیران مطرح و قرار شد به اداره شهربانی نوشته شود که رادیوهای اتومبیل ها را بردارند. انگلیسیها در این کار چندان مصّر بودند که بدون توجه به وجود دولت ایران، شخصاً به بازرسی و جاسوسی در اتومبیلهای صاحب رادیو دستزده و از مقامات ایرانی خواستند هر چه زودتر به توقیف رادیوهای آنها اقدام شود.
از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۸ نیز به مرور هر استانی برای خود اقدام به تأسیس رادیو نمود. بتدریج در شهرهایی همچون مشهد، رضاییه، اهواز، کرمانشاه، شیراز، اصفهان، کرمان، سنندج، زاهدان، رشت، گرگان، ایلام، ساری، مهاباد، خرم آباد، بندرعباس، یزد، خاش، زابل، بوشهر، یاسوج، لاوان، شهرکرد، زنجان، جلفا، بانه، میانه، بیرجند، بجنورد، چالوس، رادیو دریا و پارس آباد مغان نیز فرستنده های رادیو نصب شد.
به هر ترتیب، نصب نخستین ایستگاه رادیویی در ایران اتفاق مهمی در صنعت رسانهای کشور بود که تأثیر شگرفی در گسترش ارتباطات ایجاد کرد.
منابع
تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، حسین محبوبی اردکانی.
شصت سال رادیو در ایران (1379-1319) ، گیتی کاوه.
کارنامه ای از رادیو و تلوزیون ملی ایران تا پایان سال ۲۵۳۵، به کوشش ژیلا سازگار.
ایران بین دو کودتا، داریوش رحمانیان.
فریما دستیار