کتابی از محمد هاشم آصف (رستم الحکما) حاوی اتفاقات عجیب و نادر و مربوط به دوران شاه سلطان حسین صفوی تا فتحعلیشاه قاجار.
امااین کتاب از چند حیث ارزشمند است: یکی اینکه جزو معدود کتابهای نثر آن دوره است که به وقایع اجتماعی روزگار خود و یا سوانح دربار پرداخته است. در بعضی مواقع نویسنده جرات به خرج میدهد و دهن به انتقاد از بزرگان عصر خود میگشاید. جالب است که تمام اقشار و اصناف از درباری و روحانی و تبهکار و حکام در این کتاب حضور دارند. آنها که به داستان و قصه از نوع جدید و یا قدیم آن علاقه دارند این کتاب را الهامبخش خواهند یافت. نوع روایت و قلم نویسنده و اتفاقات دور از ذهن و گاه زاییده خیال به این کتاب گاهی صبغه ای داستانی میبخشد.
نویسنده کتاب مرد چندان فروتنی نیست و وقتی القاب و عناوین خود را بر میشمرد مثل «حکیم سترگ زمان، فیلسوف بزرگ دوران، عالم آرا، سیدالفلاسفه، زبده العلما» و چند سطر دیگر هم ردیف میکند تازه میفهمیم که به وجود مبارک خود بسیار مفتخر است. اما بخشهایی از آن بسیار جالب و خواندنی است و حاوی اطلاعات ذیقیمت. محض نمونه نام بردن از انواع سیب (احمر و گرجی و دلیلی و قندی و مشکیجه و بید مشکی و ازایش) و یا نام بردن از کلم پیچیده (کلم پیچ امروز) و کویج زرد (هویج امروزی) یا ریباس (ریواس امروزی) از نکات جذاب کتاب است.